غدير خم
مصحف امام على عليه السلام
۱۳۸۶/۱۰/۵ ۱۵:۲۰ - محمد
از مصحف امام على (ع) بسيار گفته‏اند و شنيده‏ايم. آيا اين مصحف‏آن گونه كه مى‏پندارند. با قرآن موجود اختلاف دارد؟ اگر چنين‏است، اختلاف آن چقدر است؟
مصحف امام على(ع) چه اندازه است؟ و منابع مذهبى‏تاريخى كه‏اشاره به وجود آن دارد، كدام است؟ آيا اين همان مصحفى است كه‏نزد پيامبر(ص) بود يا مصحفى ديگر است؟ و...
برخى پنداشته‏اند شيعيان، قرآنى غير از قرآن موجود دارند، ودليل خود را وجود قرآن على(ع) مى‏دانند، كه ويژگى‏هايى غير ازقرآن موجود دارد.

ما در اين مقاله به پاسخگويى به اين شبهات مى‏پردازيم و درباره‏اين مصحف توضيحاتى را به خوانندگان تقديم مى‏كنيم، تا همگان‏بدانند آنچه گفته مى‏شود (وجود قرآنى ديگر در نزد شيعيان)،تهمتى بيش نيست.

اهل بيت وحى

همه مسلمانان اتفاق نظر دارند كه رسول الله(ص) به امام على(ع)توجهى ويژه داشت و از ابتدا سرپرست ايشان بود.

اين اهتمام به دستور خداوند و به منظور آماده ساختن ايشان‏براى امامت وسرپرستى امت‏بود. ابونعيم الحافظ
الشافعى(م 430 ه .) چنين‏روايت كرده است: «رسول الله فرمود: اى على، خداوندعزوجل به من دستور داد تورا نزد خود نگهدارم و آموزشت دهم تابدانى; و اين آيه نازل شد: گوشهاى شنوا قرآن را دريابند و بفهمند. تو گوش شنواى دانش‏هستى.» على(ع) به بركت‏سرپرستى و آموزش پيامبر(ص) آگاهترين‏فرد پس از رسول الله شد. رسول اكرم در اين باره فرمود:«پس از من آگاهترين شخص در امتم على‏بن ابى‏طالب است.» تمام‏كسانى كه مى‏خواستند از دانش پيامبر بهره‏گيرند، مى‏دانستند همان‏علوم را مى‏توانند از على(ع) بياموزند; زيرا پيامبر(ص) فرموده‏بود: «من شهر علم هستم و على دروازه آن است.» در ميان‏دانشهايى كه پيامبر(ص) به على(ع) آموخت، علوم قرآن جايگاهى‏ويژه داشت. امام على(ع) مى‏فرمايد: «آيه اى از قرآن بر رسول‏الله نازل نشد مگر اين كه آن را بر من خواند و ديكته كرد تابنويسم; و تاويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه‏قرآن را به من آموخت.»

در روايتى ديگر مى‏فرمايد: «هرگاه از رسول الله(ص) پرسشى مى‏كردم، پاسخم را مى‏داد; و اگرمسايلى به ذهنم نمى‏رسيد، خود ايشان مى‏فرمود. هر آيه‏اى درباره‏شب يا روز، آسمان يا زمين، دنيا و آخرت، بهشت وجهنم، كوه ودشت، نور
و ظلمت نازل مى‏شد، بر من مى‏خواند و ديكته مى‏كرد و من‏آن را مى‏نوشتم; و به من تاويل و تفسير و محكم و متشابه و خاص‏و عام قرآن را و اينكه چگونه وكجا و درباره چه كسى نازل شده‏است، آموخت. پيامبر(ص) از خدا خواست‏به من فهم و حافظه بدهد،تا آيه‏اى از كتاب خدا را فراموش نكنم و درباره هركسى آيه نازل‏مى‏شد، به من مى‏فرمود»

در كتاب طبقات ابن سعد آمده است: «امام على(ع) به مسلمانان مى‏گفت: هر پرسشى درباره كتاب خداداريد، از من بپرسيد; زيرا من به هر آيه‏اى آگاهم.» صحابه‏اتفاق نظر دارند كه علم قرآن به على و ديگر اهل‏بيت(عليهم‏السلام) اختصاص دارد.

امام على(ع) شاهد وحى و دارنده دانش قرآنى و وارث علم‏پيامبر(ص) بود. او دومين شخص جهان اسلام و آگاهترين صحابه به‏شمار مى‏رفت. بسيارى از مفسران اعتقاد دارند عباراتى چون‏«راسخون فى‏العلم‏» (صاحبان علم و دانش‏الهى)، «اهل‏الذكر»،(آگاهان) يا «الذين آتيناهم الكتاب‏» (كسانى كه كتاب آسمانى‏را به آنها داده‏ايم.) درباره امام على(ع) است. در روايات شيعه‏و سنى آمده است: مقصود از «من عنده علم الكتاب‏» (كسى كه علم كتاب و آگاهى برقرآن نزد اوست) امام على(ع) است. پيامبر(ص) مى‏فرمايد: «
على مع القرآن و القرآن مع على; لن يفترقا حتى يرد على‏الحوض‏»; على با قرآن و قرآن با على است آن دو از هم هرگز جدانمى‏شوند، تا اين كه كنار حوض كوثر نزد من آيند.» ابن مسعود،يكى از مفسران صدر اسلام، مى‏گويد: «اگر كسى آگاهتر از خودم به‏كتاب خدا مى‏شناختم، خود را حتى با پيمودن راه بسيار به اومى‏رساندم. » شخصى پرسيد: «با على چگونه‏اى؟» ابن مسعود گفت:«من قرآن را با او شروع كرده، نزد او آموخته‏ام.»

در كتاب‏شواهد التنزيل آمده است: «عمرو ابن مسعود و عايشه و عبدالله بن عمر (فرزند خليفه دوم)و... گفته‏اند: على بيش از همه مردم از قرآن آگاهى دارد.

على (ع) قرآن را جمع‏آورى مى‏كند

بنابر آنچه از علم امام على گفتيم، طبيعى است رسول‏الله(ص) كارمهم جمع‏آورى قرآن را به او بسپارد. بر اساس روايات، هنگامى كه‏رسول الله در حال احتضار بود، به على(ع) فرمود: «اى على،قرآن در ميان كتابها و قطعه‏ها و برگهايى كنار رختخواب من است;آنها را برداشته، در يك جا گردآوريد و ضايع نكنيد، چنان كه‏يهود تورات را ضايع كردند. على(ع) برگها را در پارچه‏اى زردنهاده، در خانه‏اش گذاشت و مهر كرد و
فرمود: ردا بردوش‏نمى‏اندازم تا زمانى كه قرآن را گرد آورم. از آن پس امام بى‏آن‏كه عبا بردوش اندازد، با ميهمانانش رو به رو مى‏شد تا هنگامى‏كه قرآن را جمع‏آورى كرد.» اين كار شش ماه به درازا كشيد.برخى‏اين مدت را به سه روز گفته‏اند. البته اين در صورتى است كه جمع‏قرآن به معناى مترتب كردن آن برحسب نزول آيات باشد.

آيه‏الله سيدحسن صدر در كتاب تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام‏مى‏گويد: ديگر علوم قرآن را امير مؤمنان آموزش داد.

او انواع و اقسام دانشهاى قرآنى را بازگو كرد و براى هركدام‏مثال آورد كه تمام آن در بحارالانوار جمع آورى شده است. هركتابى درباره علوم قرآن نوشته شده، برگرفته از آموخته‏هاى امام‏على(ع) است.

معتزلى حنفى مى‏گويد: «همگان اتفاق نظر دارند كه قرآن را درزمان رسول الله حفظ مى‏كرد و كسى ديگرى اين كار را نمى‏كرد. ازاين گذشته او اولين كسى است كه قرآن را گرد آورد.»

ويژگيهاى مصحف امام على (ع)

بخشى از ويژگيهاى مصحف امام عبارت است از:

1- ترتيب آيات بر اساس نزول

ابن حجر مى‏گويد: «على قرآن را به ترتيب نزول (آيات) پس ازوفات
پيامبر جمع آورى كرد.» ابن جزى الكلبى مى‏گويد: «درزمان رسول الله، قرآن در ميان كتابها و سينه‏هاى مردمان‏پراكنده بود. وقتى رسول الله وفات يافت، على بن ابى‏طالب‏رضى‏الله عنه درخانه‏اش نشست و آن را به ترتيب نزول جمع‏كرد.» در كتاب تاريخ يعقوبى ترتيب اين آيات ذكر شده است.

2- تقديم منسوخ بر ناسخ

شيخ مفيد در كتاب المسائل السرويه مى‏گويد: «اميرمومنان(ع) قرآن نازل شده را از اول تا آخر جمع آورى‏كرد و آن را به گونه‏اى كه مى‏بايست، مرتب ساخت. او آيات مكى رابر مدنى و منسوخ را بر ناسخ مقدم كرد.»

3- در بردارنده تاويل

امام على(ع) مى‏فرمايد: «هرآيه‏اى كه خداوند جل و علابرمحمد(ص) نازل كرد، به املاى رسول الله و خط خودم، نزد من‏است; و تاويل هر آيه‏اى كه خدا بر محمد نازل كرد، نزد من‏است.» منظور از «تاويل‏» بيان مقصود كلى و برگرداندن كلام‏به يكى از احتمالات عقلانى آن است; گو اين كه ممكن است در ظاهردلالتش روشن باشد.

دراين مصحف تمامى جوانب آيات بر شمرده شده است، به گونه‏اى كه‏آيات به زمان و يا مكان و يا شخص خاص اختصاصى ندارد و مانندماه و خورشيد براى همه زمانهاست.

4- در بردارنده تنزيل
r

تنزيل يعنى شان نزول و سبب نزول وحى. البته گروهى تفاسيرى كه‏خداوند براى شرح برخى از آيات بر پيامبر نازل كرده، تنزيل‏مى‏دانند. اين تفاسير چگونگى نماز خواندن، زكات دادن و ديگرآيات را توضيح مى‏دهد.و خصوصيات تنزيل آيه‏ها مانند مناسبت‏نزول، مكان و زمان نزول و كسانى را كه مقصود آيه بوده‏اند و...

را بيان مى‏كند. شيخ مفيد در مقايسه ميان قرآن موجود و مصحف‏امام على(ع) مى‏نويسد: تاويل و تفسير معانى قرآن چنان كه‏شان نزول آن بوده در مصحف اميرمومنان(ع) وجود داشته است.

امام باقر(ع) فرمود: «هيچ كس جز على(ع) قرآن را چنان كه فرودآمد، جمع نكرد. »

5- تفكيك محكم و متشابه

در مصحف امام على(ع) محكمات و متشابهات مشخص شده بود.

سيدعبدالحسين شرف الدين مى‏گويد: «على(ع) قرآن را به ترتيب نزول جمع كرد وناسخ و منسوخ و عام‏و خاص ومطلق و مقيد و محكم و متشابه و عزيمت و رخصت و سنت وآداب و سبب نزول آن را بيان كرد و دشواريهايش را توضيح داد...

قرآن جمع آورى شده از سوى اميرمومنان به تفسير شبيه‏تر است.»

6- الف و لام نيفتاده است

در هيچ يك از آيات و واژه‏هاى اين مصحف، حروف «الف‏» و«
لام‏» حذف نشده و هيچ حرف ديگرى، اضافه ياكم نشده است; يعنى‏نص آيات بدون كوچكترين تغيير آمده است.

7- قرائت «عاصم‏» است

استاد معرفت در جلد اول كتاب التمهيد مى‏گويد: «اين مصحف بر اساس قرائت رسول الله بود.» استاد مرتضى عسكرى‏در كتاب حقائق هامه مى‏نويسد: اگر قرائت را صحت مخرج بدانيم،قرائت عاصم مقصود است. او قرائتش را از «ابى عبدالرحمان‏» ووى از امام على(ع) و او از پيامبر(ص) ياد گرفته است. بسيارى‏از مورخان و نويسندگان اين مطلب را ذكر كرده‏اند.

8- در بردارنده نامهاى اهل حق و باطل

در اين مصحف آياتى كه درباره كافران، مشركان و منافقان است،با نام اشخاص همراه است. اين مصحف در اختيار امام رضا(ع) بود.

امام آن را به «ابن‏ابى نصر بزنطى‏» امانت داد. «بزنطى‏»مصحف را گشود و نام هفتاد نفر از قريش را در تفسير آيه «لم‏يكن الذين كفروا» ديد. وقتى امام از اين امر آگاه شد، كتاب‏را از «بزنطى‏» پس گرفت.

9- املاى رسول الله و نگارش امام على

تمامى تفسير، تنزيل، تعيين آيات محكم و متشابه و... گفته‏هاى‏پيامبر(ص) بوده كه به دست امام على(ع) نوشته شده است.

امام على(ع) اين مطلب را در
حديثى كه گذشت، بيان مى‏دارد.بر اساس اين حديث، مصحف امام در زمان پيامبر(ص) نوشته شده; به‏املاى پيامبر(ص) بوده است.

آنچه گذشت، بخشى از ويژگيهاى اين كتاب است كه آيات الهى راباترتيب و تفسير در خود گنجانده است و تفسير گونه‏اى است كه‏مطلبى زياده يا كمتر از قرآن ندارد و «مصحف‏» خوانده مى‏شود.

چرا مصحف امام پذيرفته نشد؟

به سبب ويژگيهاى اين مصحف، بسيارى از دانش‏پژوهان در پى‏دست‏يابى و خواندن آن بوده‏اند. محمدبن سيرين مى‏گويد: «شنيدم‏امام، آن مصحف را بر اساس تنزيل (تفسير) نوشته است. اگر بر آن‏مصحف دست مى‏يافتم، دانش در آن بود. به دنبال آن كتاب بودم وبه مدينه نامه فرستادم، ولى آن را نيافتم.» زهرى درباره اين‏مصحف مى‏گويد: «اگر يافت مى‏شد، سودمندتر (از هر تفسير) و داراى دانشى بيشتربود.» ولى چرا اين مصحف به رغم دانشها و سودمندى آن‏اكنون در دسترس نيست؟! در تاريخ مى‏خوانيم امام على(ع) پس ازپايان بردن اين مصحف، آن را بر مردم عرضه كرد و همگان را به‏استفاده از آن فراخواند، ولى پذيرفته نشد. از اين رو، امام آن‏را براى هميشه نزد خود و ديگر امامان(عليهم السلام)
نگهداشت.

علت عدم پذيرش مصحف از سوى مردم، هماهنگ نبودن آن باخواسته‏هاى نامشروع سياستمداران بود. امام على(ع) در اين باره‏مى‏فرمايد: «هنگامى كه اسامى اهل حق و باطل را در آنچه‏خداتبيين كرده‏بود. دانستند و اين، مصالحشان را از بين مى‏برد،گفتند: ما به آن نياز نداريم. ما به خاطر آنچه داريم، از آن‏بى‏نيازيم.» در اخبار اهل‏بيت(عليهم السلام) آمده است: امام‏على(ع) سوگند خورد جز براى نماز عبا بر دوش نگذارد تازمانى كه‏قرآن را جمع‏آورى كند. از اين رو، از مردم كناره گرفت تا قرآن‏را گرد آورد. پس از آن، قرآن گردآورى شده را نزد مردم كه درمسجد جمع شده بودند. برد. آنها از خود مى‏پرسيدند: ابوالحسن براى چه آمده است. امام كتاب را به آنان نشان داد وفرمود: رسول الله(ص) فرمود: «من در ميان شما چيزهايى مى‏گذارم‏كه اگر به آنها چنگ زنيد، هرگز گمراه نمى‏شويد; كتاب خدا وعترت و اهل‏بيتم.» اين كتاب است و من عترت. آن‏گاه خليفه دوم‏برخاست و گفت: اگر نزد تو قرآنى يافت مى‏شود، پيش ما نيز مانندآن هست; بدان نيازى نداريم.

امام(ع) پس از آن كه حجت را بر آنها تمام كرد، كتاب رابرگرداند. امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «امام كتاب را برداشت و
به‏خانه‏اش برگشت، در حالى كه اين آيه را مى‏خواند: «... آن را پشت‏سرافكندند و به بهاى كمى فروختند و چه‏بدمتاعى مى‏خرند.»

مصحف امام على (ع) كجاست؟

از شمارى روايات فهميده مى‏شود اين مصحف، پس از امام، به‏فرزندش امام حسن(ع) و سپس به ديگر امامان:رسيد و اكنون در دست(عليهم السلام)مام زمان(ع) است. امام صادق(ع) مى‏فرمايد: «هنگامى كه قائم قيام كند، مصحفى را كه على(ع) نوشته است، باخود مى‏آورد.» چنان كه گفتيم، امام على(ع) اين مصحف را طبق‏ترتيب نزول آيات جمع‏آورى و مرتب كرد. از اين رو، در برخى ازروايات مى‏خوانيم: قرآنى كه امام زمان(ع) مى‏آورد، با قرآن‏موجود تفاوت دارد. امام صادق(ع) فرمود: «قائم ما كه قيام‏كند، خيمه‏هايى مى‏زند تا مردم قرآن را آن گونه كه خدا فرستاده‏است، فراگيرند و در آن روز كارى دشوارتر از اين نيست; زيراقرآن به گونه‏اى جز ترتيب كنونى خواهد بود.» امام على(ع) پس‏از به دست گرفتن حكومت، قرآن خود را بر مردم عرضه نكرد وقرآنى را كه از سوى عثمان گردآورى شده بود، تاييد كرد; زيرانمى‏خواست مسلمانان دچار تفرقه شوند.

ايشان حتى ديگر امامان را از قرائت
قرآن بر پايه تنزيل نهى‏كرد. علامه طباطبايى در اين باره مى‏نويسد: على (ع) با اين كه خودش پيش از آن قرآن مجيد را به ترتيب نزول‏جمع‏آورى كرده بود و به مردم نشان داده بود و مورد پذيرش نشده‏بود و در هيچ يك از جمع اول و دوم وى را شركت نداده بودند، بااين حال هيچ گونه مخالفت و مقاومتى به خرج نداد و مصحف رايج‏را پذيرفت و تا زنده بود حتى در زمان خلافت‏خود دم ازاختلاف نزد. و همچنين ائمه اهل‏بيت(عليهم السلام) كه جانشينان‏و فرزندان آن حضرتند. هرگز در اعتبار قرآن مجيد حتى به خواص‏شيعيان خود حرفى نزده‏اند، بلكه پيوسته در بيانات خود استنادبه آن جسته‏اند و شيعيان خود را امر كرده‏اند كه از قرائت مردم‏پيروى كنند. به جراءت مى‏توان گفت كه سكوت على(ع) با اينكه‏مصحف معمولى با مصحف او در ترتيب اختلاف داشت، از اين جهت‏بودكه در مذاق اهل‏بيت(عليهم السلام) تفسير قرآن به قرآن كنونى‏معتبر است.

نتيجه بحث:

مصحف امام على(ع) در بردارنده آيات موجود، همراه با تفسير وبه ترتيب نزول آيات است و اين تنها تفاوت آن با قرآن موجوداست. اين مصحف و جمع‏آورى قرآن در يك جا، به امر رسول الله(ص)و پس
وفات ايشان انجام شد. منابع تاريخى مذهبى شيعه و سنى اين‏امر را تاييد مى‏كند. آيات منسوخ و ناسخ، محكم و متشابه، خاص‏و عام، شان نزول آيات، محل و زمان فرود آيات، در اين كتاب‏تفسيرگونه مشخص شده است. مردم زمان امام على(ع) اين تفسير رابه خاطر اين كه مصالحشان به خطر مى‏افتاد، نپذيرفتند و امام،بعدها كه به حكومت رسيد، براى حفظ وحدت مسلمانان، آن را نشان‏نداد. اين تفسير اكنون نزد امام زمان(ع) است.
--------------------------------------------------------------------------------------------------
منابع :
1) ماهنامه كوثر شماره 33
2) سايت : http://www.al-shia.com

نويسنده : عبد الله امينى