حافظ شيرازى (م792ق) مى گويد:
مردى ز كننده درِ خيبر پرس
اسرار كرم ز خواجه قنبر پرس
گر تشنه فيض حق به صدقى حافظ
سرچشمه آن ز ساقى كوثر پرس(1)
و در غزلى كه زبان زد خاص و عام است چنين گويد:
اى دل غلام شاه جهان باش و شاه باش
پيوسته در حمايت لطف الاه باش
از خارجى هزار به يك جو نمى خرند
گو كوه تا به كوه منافق سپاه باش …
آن را كه دوستى على نيست كافر است
گو زاهد زمانه و گو شيخ راه باش
امروز زنده ام به ولاى تو يا على
فردا به روح پاك امامان گواه باش(2)
و در قصيده نخست كه ديباچه ديوان نيز به حساب مى آيد چنين گويد:
نوشته بر در فردوس كاتبان قضا
نبى رسول و ولى عهد حيدر كرّار
امام جنّى و انسى على بود كه على
ز كل خلق فزونست از صغار و كبار
على امام و على ايمن و على ايمان
على امين و على سرور و على سردار…
على ز بعد محمّد زِ هر كه هست بِه است
اگر تو مؤمن پاكى بكن بر اين اقرار…
به حقّ دين محمّد بخون پاك حسين
به حقّ مردم نيك از مهاجر و انصار
كه نيست دين هدى را به قول پاك رسول
امام، غير على بعدِ احمد مختار3
اين رباعى معروف نيز زينت بخش ديوان حافظ است:
قسّام بهشت و دوزخ آن عقده گشاى
ما را نگذارد كه درآييم زپاى
تا كى بود اين گرگ ر بايى، بنماى
سر پنجه دشمن افكن اى شير خداى(4)
حافظ شيرازى در اين اشعار به پيروى از احاديث معتبر و روايت هاى متواتر، حضرت على(علیه السلام) را "ساقى كوثر"، "كننده در خيبر"، "سرچشمه فيض حقّ"، :ولىِّ عهدِ رسول(صلی الله علیه و آله و سلم)"، "امامِ انس و جنّ"، "پس از محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) از همه برتر و افضل"، "قسّام بهشت و دوزخ"، "شير خدا" و بالاخره، "به قول پاك رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) تنها امام اسلام پس از احمدِ مختار(صلی الله علیه و آله و سلم)" مى داند.
1. ديوان خواجه شمس الدين محمد حافظ شيرازى، به اهتمام محمد قزوينى و قاسم غنى، كتابفروشى زوّار، ص381؛ ديوان خواجه حافظ، تهران، كتابفروشى علمى، 1325ش، ص303
2. ديوان خواجه شمس الدين محمد حافظ شيرازى، نسخه قدسى، تهران، انتشارات اشراقى، بى تا، ص252
3. همان: نسخه قدسى، ص23ـ24؛ چاپ علمى، بخش قصايد، قصيده اول.
4. همان: تصحيح آقايان غنى و قزوينى، ص384؛ نسخه قدسى، ص482؛ چاپ علمى، ص305