بخشیدن فدک به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
در چهاردهم ذی الحجه سال هفتم هجری قمری رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به فرمان الهی فدک را به دختر گرامی اش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بخشید.(1)
فتح فدک
پس از فتح خیبر در سال هفتم هجری حدود چهار سال قبل از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جبرییل نازل شد و دستور فتح فدک توسط پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امیر مومنان علیه السلام را آورد. آن دو بزرگ وار، در تاریکی شب، با اسلحه لازم به سرزمین فدک آمدند و حسب دستور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، امیرالمومنین علیه السلام بر کتف ایشان قرار گرفت و آن حضرت برخاست و امیرالمومنین علیه السلام را با خود بلند کرد. به معجزه الهی مولی الموحدین علیه السلام در حالی که شمشیر رسول الله همراهش بود از دیوار قلعه فدک بالا رفت و بالای دیوار صدای مبارکش را به اذان بلند نمود.
یهودیان فدک گمان کردند که مسلمانان حمله کرده اند و روی دیوارها هستند. خواستند از در قلعه فرار کنند که بیرون قلعه مقابل در آن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را مقابل خود دیدند و از طرفی امیرالمومنین علیه السلام هم پایین آمد و با آنان درگیر شد و 18 نفر از بزرگان آنان را کشت. بقیه تسلیم شدند. سپس فرزندان و زنان آنان را اسیر کردند و غنایم را همراه خود آوردند. امر بر این قرار گرفت که هر کس از اهل فدک مسلمان شود، خمس اموال و هر کس بر دین خود باقی بماند همه اموالش را بگیرند. این گونه بود که بدون لشکر کشی و کوچک ترین دخالت مسلمانان قلعه فدک فتح شد. طبق آیه مبارکه سوره حشر(2) سرزمین هایی که بدون لشکر کشی مسلمانان فتح شود، حتی اگر اهل آن جا خودشان به عنوان تسلیم نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیایند، این مناطق و غنایم و اسیران آن ها، ملک خاص حضرت است، و مانند اموال شخصی خود می تواند هر تصمیمی درباره آن ها بگیرد و مسلمانان هیچ حقی در آن ها ندارند.
اعطای فدک به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
بعد از این ماجرا جبرییل نازل شد و این آیه را آورد: وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ... حق خویشان را به آنان بده.(3) پیامبر پرسید: منظور چه کسانی هستند و این حق کدام است؟ جبرییل از طرف خداوند عرضه داشت: فدک را به فاطمه سلام الله علیها عطا کن. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: خداوند فدک را برای پدرت فتح کرد و چون لشکر اسلام آن را فتح نکرده، مخصوص من است. خداوند دستور داده آن را به تو بدهم. از سوی دیگر مهریه مادرت حضرت خدیجه سلام الله علیها بر عهده پدرت مانده و پدرت در قبال آن و به دستور خدا فدک را به تو عطا می کند. آن را برای خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش. حضرت زهرا سلام الله علیها عرض کرد: تا شما زنده اید بر من و مال من صاحب اختیار هستید. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ترس آن دارم که نا اهلان تصرف نکردن تو در زمان حیات من را بهانه ای قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع کنند. حضرت فاطمه سلام الله علیها عرض کرد: آن گونه که صلاح می دانید عمل کنید.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم امیرالمومنین علیه السلام را فرا خواند و فرمود: سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطایی پیامبر بنویس و ثبت کن. حضرت علی علیه السلام آن را نوشت، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ام ایمن شهادت دادند، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: ام ایمن زنی از اهل بهشت است. پس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مردم را در منزل حضرت فاطمه سلام الله علیها جمع نمود و به آنان خبر داد که فدک از آن فاطمه سلام الله علیها است و از درآمد آن به عنوان اعطایی فاطمه سلام الله علیها بین مردم تقسیم کرد. درآمد فدک را سالیانه هفتاد تا صد و بیست هزار سکه طلا نوشته اند. هر سال چشمان بسیاری از نیازمندان منتظر سر رسیدن درآمد فدک بود.
غصب فدک
بعد از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ماموران ابوبکر به دستور او نماینده حضرت فاطمه سلام الله علیها را از فدک اخراج و ملک آن را غصب کردند و درآمد آن را به طور کامل برای مخارج حکومت غاصبانه خود صرف کردند. حضرت زهرا سلام الله علیها همان نوشته و سند فدک را (که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به امیر مومنان علیه السلام فرمودند و آن حضرت ثبت کرد) عینا نزد او آورد، ولی ابوبکر نه سند را قبول کرد و نه شاهدان را. بعد از 15 روز که از شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گذشته بود، حضرت زهرا سلام الله علیها همراه با جمعی از زنان بنی هاشم به مسجد تشریف بردند و خطبه ای ایراد فرمودند که دریایی از معرفت، حقایق بلاغت و فصاحت و شرایع اسلامی در آن بود، در نتیجه ابوبکر نامه ای دال بر بازگرداندن فدک به حضرت زهرا سلام الله علیها نوشت، ولی هنگامی که فاطمه زهرا سلام الله علیها آن سند را در دست داشت و به منزل باز می گشت، با عمر رو به رو شد. او نوشته ابوبکر را با جسارت به صاحت ملکوتی آن حضرت، از ایشان گرفت و پاره کرد.(4)
-------------------------------------
منابع:
1-مستدرک سفینه البحار،ج2،ص216. فروغ ابدیت،ج2.
2-سوره حشر،آیات 6و7.
3-سوره اسرا،آیه26.
4-الاختصاص،ص183. بحار الانوار،ج29،ص123 و ج21،ص22.