ضمن روایات فراوانی آمده است که اساس و علت خلقت، اهل بیت علیهم السلام هستند. خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «اگر تو نبودی، افلاک را خلق نمی کردم»؛ و رسول گرامی اسلام خطاب به حضرت زهرا علیهاالسلام فرمود: «اگر تو نبودی خداوند زمین و آسمان را خلق نمی کرد».
در روایات ذکر شده است بعد از هبوط حضرت آدم به زمین و ناله و زاری کردن او، خداوند کلماتی را به وی آموخت و افرادی را به حضرت معرفی کرد که آن ها را علل خلقت هستی معرفی نمود.
«فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه» (بقره / 37)
پس حضرت آدم از حضرت حق کلماتی را فرا گرفت و آن کلمات را وسیله «قبول» توبه خویش قرار داد.
درباره این آیه احادیثی نقل شده که بسیار فوق العاده است و با توجه به آیه مذکور و این روایات، انسان می تواند به خوبی درک نماید که حضرت صدیقه علیهاالسلام، علت خلقت است و یکی از اسباب آفرینش جهان می باشد؛ یعنی همان طور که رسول اکرم، امیرالمومنین و حسنین علیهم السلام سبب خلقتند، حضرت صدیقه سلام الله علیها نیز یکی از علل آفرینش است و معقول نیست کسی علت خلقت باشد و ولایت نداشته باشد.
در این باره دو روایت، یکی از حضرت علی علیه السلام و دیگری از جناب ابن عباس نقل می کنیم:
روایت اول: روایتی که از وجود مقدس حضرت علی علیه السلام رسیده است و جمعی از حفاظ عامه آن را ذکر کرده اند چنین است:
حضرت علی علیه السلام می فرماید: از رسول خدا معنای آیه شریفه ی «فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه» را سوال کردم، فرمود: هنگامی که خدای تعالی، آدم را در هند، و حوّا را در جدّه فرود آورد، حضرت آدم مدت ها گذشت که اشک غم بر چهره می ریخت، تا این که خدای تعالی جبرییل را نازل کرد و فرمود:
یا آدم، آیا من ترا به دست «قدرت» خودم نیافریدم؟ آیا از روح خود بر تو ندمیدم؟ و ملایک را به سجده کردن بر تو فرمان ندادم؟ و حوّا را به ازدواج تو در نیاوردم؟
حضرت آدم عرض کرد: بله.
خطاب آمد: پس این گریه (مداوم) تو از چیست؟
عرض کرد: خدایا، چرا گریه نکنم، که از جوار رحمت تو رانده شده ام.
خدای تعالی فرمود: اینک این کلمات را فراگیر که به وسیله آن، خدا توبه تو را قبول می کند و گناهت را می بخشد، بگو یا آدم:
«خدایا، تو پاک و منزهی، نیست خدایی جز تو، من بد کردم و به خود ستم روا داشتم، پس به حق محمد و آل محمد، مرا ببخش، به درستی که تو بخشنده و مهربان هستی».
رسول خدا در پایان سخن فرمود: این است آن کلماتی که خدای تعالی به حضرت آدم آموخته است. گویی خدای متعال حضرت آدم را با این کلمات تسلی داده است که اگر از جوار رحمت من دور شده ای، اینک ارزش فرا گرفتن این کلمات گران قدر، عوض، هم سنگ و برابر جوار رحمان و هم تراز فردوس و جنان است، و جبران آن نعمتی که از آن محروم شده ای.
روایت دوم: روایت دیگر در همین موضوع از ابن عباس است که از پیامبراکرم صلی الله علیه وآله نقل می کند که آن حضرت فرمود:
بعد از آن که خدای تعالی آدم را آفرید، حضرت آدم عطسه کرد و با الهام خدایی "الحمد لله رب العالمین" گفت. خدای تعالی در جواب او فرمود: "یرحمکَ ربّک" رحمت خدا بر تو باد.
هنگامی که فرشتگان بر حضرت آدم سجده کردند، تکبر به او راه یافت و در حالی که بر خود می بالید عرض کرد: پروردگارا، آیا مخلوقی که نزد تو محبوب تر از من باشد، آفریده ای؟ و این سوال را سه بار تکرار کرد و هر سه بار بی جواب ماند، دفعه سوم که حضرت آدم سوال خود را بازگو می کرد، متوجه گردید که سوال بی پاسخ او، سخن به جایی نبوده است، آن گاه از جانب پروردگار خطاب آمد:
بله، ای آدم، مخلوقاتی از تو محبوب تر دارم، که اگر آن ها به وجود نمی آمدند، تو را نیز نمی آفریدم.
عرض کرد: پروردگارا ! آن ها را به من نشان بده.
در آن هنگام از جانب خدای تعالی به فرشتگان درگاه الهی وحی شد: پرده ها را کنار بزنید.
چون حجاب ها برداشته شد، از پشت پرده ی غیب، پنج شبح ظاهر شدند که در پیش گاه عرش ایستاده بودند.
حضرت آدم عرض کرد: پروردگارا اینان کیستند؟
خطاب آمد: این پیامبر من، این علی امیرالمومنین پسر عمّ او، این فاطمه دخترش و این دو، حسن و حسین، پسران علی، فرزندان پیامبر من هستند. و پس از معرفی نام های آن ها، خدای تعالی فرمود:
یا آدم! اینان مقام اول را دارا هستند و درجاتشان بسیار عالی است و مرتبه تو، تالی مقام والای این ها می باشد.
و بعدها وقتی که حضرت آدم مرتکب و مبتلای آن ترک اولی شد، عرض کرد:
پروردگارا، از تو مسالت دارم که به حق محمد، و علی، و فاطمه و حسن و حسین از خطای من درگذری؛ پس دعایش مستجاب شد و مشمول عفو و آمرزش خدای تعالی قرار گرفت و این است معنای آیه شریفه که خدا می فرماید: پس آدم کلماتی از پروردگارش فراگرفت که به وسیله آن کلمات توبه او مورد قبول واقع گردید.
ابن عباس، سپس روایت را چنین ادامه می دهد که رسول خدا فرمود: هنگامی که آدم بر زمین فرود آمد، انگشتری برای خود ساخت که نقش نام مبارک پیامبر اعظم اسلام "محمّد رسول الله" بود و ابی محمد، کنیه او شد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی ایثار و شهادت.
منبع سایت: تبیان