غدير خم
امام هادی و زیارت امیرالمومنین (علیهم السلام)
۱۳۹۰/۳/۱۶ ۲۱:۳۰ - admin
در فراز و نشیب زندگی معمولا ما انسان‌ها با موضوعات مختلفی مواجه می‌شویم و چه بسا از کنار بسیاری از آن‌ها به سادگی بگذریم. اما حقیقت آن ست که گنجینه‌ها تنها در زیر خاک‌ها و در بستر ساختمان‌های فروریخته مدفون نیستند، پس چه بسا در همین نزدیکی ما دفینه‌هایی ارزشمند وجود داشته باشد که تنها کمی جستجو و دقت، رمز گشای دست یابی به آن‌ها باشد.
زیارت، در عقیده شیعه گوهری در دسترس اما خزانه‌ای ناشناخته است. در فرهنگ شیعه، زیارت تنها محدود به ارتباطی محدود بین زایر و امام نیست، بلکه علاوه بر این که ناب‌ترین لحظات اظهار عشق و ارادت را رقم می‌زند، این کلمات خود ذخایر ارزشمندی هستند که دقت در آن‌ها پرده از نکات دقیق اعتقادی، زوایای مبهم تاریخی و لطایف سودمند اخلاقی بر می‌دارد.

یکی از این زیارات منقول از جانب اهل بیت (علیهم‌السلام) که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، زیارت امیرالمومنین(علیه السلام) در روز غدیر است که امام هادی (علیه‌السلام) آن را به ما آموخته‌اند. این زیارت مفصل که آن را شیخ مفید نقل می‌کند، در حقیقت در یک نگاه، زندگانی امیرالمومنین(علیه‌السلام) را از دوران مکه گرفته تا جنگ‌های مهم مدینه، از واقعه غدیر تا ماجرای غصب فدک، از دوران خلافت آن حضرت تا شهادت ایشان و ... به دقت به تصویر می‌کشد و در جای جای خویش ضمن تطبیق حوادث تاریخی با آیات مرتبط قرآنی، پرده از فضایل اخلاقی مولای متقیان بر می‌گشاید.

امام هادی(علیه السلام) در روز غدیر و در سالی که معتصم عباسی آن حضرت را احضار نمود، امیرالمومنین (علیه السلام) را با این عبارات زیارت نمودند:

«... سلام بر تو ای امیر مومنان، به خدا ایمان آوردی در حالی که مردم مشرک بودند و حق را تصدیق نمودی، در حالی که آنان حق را تکذیب می‌نمودند و (در راه خدا) جهاد کردی در حالی که آنان گریزان بودند و با آیینی خالص همراه با شکیبایی و بردباری به عبادت خداوند پرداختی تا آن که مرگت فرا رسید...

شهادت می‌دهم که تو پیوسته مخالف هوای نفس و هم‌نشین تقوا و توانا در فروبردن خشم، و چشم پوش و درگذرنده از خطای مردم بودی (اما) هنگامی که از فرمان الهی سرپیچی می‌شد، تو خشمگین و به گاه اطاعت دستورات الهی راضی بودی و به آن چه خداوند با تو عهد نموده بود، پایبند و فرمان بردار بودی...

سلام بر توای امیر مومنان! تو اولین کسی هستی که به خدا ایمان آوردی و برای او نماز گزاردی و جهاد نمودی و تو اولین کسی هستی که در دیار شرک و سرزمینی مملو از گمراهی به مقابله برخواستی؛ در حالی که شیطان آشکارا مورد اطاعت قرار می‌گرفت و تو آن کسی هستی که گفتی: "فراوانی مردم در پیرامون من هرگز بر عزت من نمی‌افزاید و متفرق شدن آنان هرگز سبب وحشتم نمی‌گردد و اگر تمامی مردم مرا فرو گذارند، هرگز نالان نمی‌شوم."...

چه بسا کارهایی که تقوا تو را از اراده انجام آن بازداشت؛ اما دیگران در آن از هوای نفس خویش پیروی نمودند، لذا افراد نادان پنداشتند تو از انجام آن (امور) ناتوانی. به خدا سوگند کسی که چنین بپندارد، راه را گم نموده و راه نیافته است.

و در آرمیدن در بستر (رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)) شبیه اسماعیل(علیه السلام) بودی؛ هنگامی که پاسخ گفتی آن گونه که او پاسخ گفت و با بردباری و شکیبایی اطاعت خدا را نمودی آن گونه که او بردباری و اطاعت نمود؛ وقتی که ابراهیم(علیه السلام) به او "...گفت: «پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح می‌کنم، نظر تو چیست؟» گفت:«پدرم! هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت!»"(1)

و همین گونه هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تو را فرمان داد تا در بسترش بیارمی و با جانت از او محافظت نمایی، به سرعت فرمان او را پذیرفتی و جان خویش را به خطر انداختی. پس خداوند فرمان بریت را قدردانی نمود و عمل زیبایت را با گفتار خویش آشکار نمود و (فرمود): "بعضی از مردم، جان خود را به خاطر خشنودی خدا فدا می‌کنند ..."(2)


شهادت می‌دهم که خداوند دعای پیامبرش را درباره تو به استجابت رسانید سپس به او فرمان داد تا مقامی را که به تو اعطا نموده برای امت آشکار کند تا شان تو را بالا برد ...

(پس) پروردگار جهانیان به او وحی نمود: "ای پیامبر! آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملا (به مردم) برسان! و گر نه، رسالت او را انجام نداده‌ای! خداوند تو را از (آسیب) مردم، نگاه می‌دارد"(3) پس رنج سفر را بر خود هموار کرد و در نیم روزی سوزان به پا خاست پس با صدایی بلند (و جملاتی رسا) سخن راند و (موضوع را) به گوش مردم رسانید.

سپس از تمامی مردمان پرسید: "آیا (پیام خداوند را) رساندم؟" پس گفتند: "خداوند گواه است که آری." پس گفت: "خدایا تو شاهد باش." سپس فرمود: "آیا من نسبت به مومنان از خود آنان سزاوارتر و نزدیک‌تر نیستم؟" پس گروه‌های مردمان گفتند: "آری." پس او دست تو را بلند کرد و گفت: "هرکس من مولای او هستم، پس این علی مولای اوست. خدایا سرپرست کسی باش که علی را سرپرست خویش بداند و دشمن آن کس باش که با علی دشمنی کند و یار آن کس باش که او را یاری کند، و کسی را که علی را واگذارد، واگذار."

پس جز عده‌ای اندک، (از صمیم قلب) بر آن چه خداوند در باره تو بر پیامبرش نازل نمود، ایمان نیاوردند و از این رو آنان جز زیان سودی نبردند. و خداوند پیش از این علیرغم ناخوشایندی آنان، در باره تو این آیه را نازل نمود: "ای کسانی که ایمان آورده اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانی نمی‌رساند) خداوند جمعیتی را می‌آورد که آن‌ها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند؛ در برابر مومنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند. آن‌ها در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) عطا می‌کند و (فضل) خدا گسترده، و خداوند داناست."(4)

خداوندا از رحمت خویش دور بدار کسانی را که حق ولی‌ات را غصب کردند و پیمان او را انکار نمودند و علیرغم یقین(بر حقانیت او) و اقرار بر ولایتش در روز اکمال دین(روز غدیر)، او را انکار کردند.»

آری، این زیارت ارزشمند، یکی از میراث‌های گران‌بهایی است که از امام هادی(علیه السلام) برای ما بر جای مانده است. بیایید غدیر امسال با عبارات دل‌نواز امام دهم، صحنه قلبمان را زیارت گاه امیرالمومنین (علیه السلام) قرار دهیم.



پاورقی‌ها:

1- سوره صافات، آیه 102

2- سوره بقره، آیه 207

3- سوره مائده، آیه 67

4- سوره مائده، آیه 54

5- در ترجمه زیارت به زبان فارسی تلاش گردیده تا مفاهیم به صورتی روان و در عین حال با پایبندی حد اکثری به عبارات اصلی، به فارسی ترجمه گردد.
منبع: تبیان