جمعه اوّل ذيالحجّة سال دهم هجري قمري، 12 اسفند سال دهم هجري شمسي، اوّل مارس سال 632 ميلادي
در هفتمين روز از طيّ مسير مدينه تا مكّه، كاروانيان با عبور از “جُحفه” و “غديرخم” عازم “قُدَيد” ميشوند. “جحفه” در 156 كيلو متري مكّه، ميقاتِ كساني است كه از مسير شام و مصر به مكّه مشرف ميشوند. (امروزه هم وطنان ايراني ما نيز- در صورتي كه در برنامه حجّ آنها، تشرّف به مكّه پيش از زيارت مدينه باشد- از اين ميقات احرام ميبندند.) تقريبا در سه كيلومتري اين محل به طرف مكّه، غديرخم قرار دارد كه آب گيري با صفا در خود دارد و درختاني كهن سال بر آن سايه انداختهاند.
جحفه- كه سه راهي مسيرهاي مدينه، عراق و مصر به حساب ميآيد- خود يادآور خاطرات شيريني است. يك سال پيش، يعني در سال نهم هجرت، در همين محل بود كه اميرمومنان عليه السلام به ابوبكر رسيدند و ماموريت ابلاغ آيات برائت را از او تحويل گرفتند و به دستور پيامبر خدا صلي الله عليه و آله، وي را به مدينه باز گرداندند. چنان كه ميدانيم، وقتي آيات آغازين سورة برائت نازل گرديد و رسول اكرم صليالله عليه و آله فرمان يافتند كه آن آيات را در ايّام حجّ به مشركان ابلاغ و اتمام حجّت كنند، ابتدا ابوبكر را، به سبب كينه نداشتن مشركان از وي و اصرار برخي از دوستانش، به همراه چهل نفر مامور انجام فرمان ساختند؛ اما… ساعتي بعد، جبریيل نازل گرديد و پيغام خدا را رسانيد كه: «اين كار را حتما بايد خود پيامبر يا كسي كه از او باشد، صورت دهد».1 در اين جا بود كه اميرمومنان عليه السلام- كه به زبان قرآن “نَفسِ نبي” بود- ماموريت يافت و پاي در راه گذاشت تا تنها و يگانه در برابر مشركان مكّه بايستد و پيام را ابلاغ كند.
…چنين بود كه جحفه بار ديگر فضيلت بيحد و برتريِ بيقياسِ ابوتراب را نسبت به ديگر مسلمانان گواه آورد و در پي آن، در دهم ذيالحجّة سال نهم، بانگ رساي علوي در جَمَرة عَقَبه در مِنا طنين انداز شد كه:
«بَرائتٌ مِن اللهِ و رسولِه إلَي الّذينَ عاهدْتُم مِنَ المُشرِكينَ…» (سورة توبه)
--------------------------------------------------------------------------------
1. مدارك علماي شيعه: بحارالانوار و الغدير/1/صص338 -341 به استناد هفتاد و سه مدرك از اهل سنّت