غدير خم
برنامه‏ هاى قبل از خطابه
۱۳۸۹/۸/۳۰ ۲۰:۰۰ - admin
صبح آن روز كه پيامبر (ص) از مكه حركت كردند جمعيتى بيش از يكصد و بيست هزار نفر به همراه آنحضرت به سوى غدير خم آمدند.

با رسيدن به منطقه غدير، حضرت مسير حركت را به سمت راست جاده تغيير دادند و فرمودند تا منادى ندا كند: «همه مردم متوقف شوند و آنانكه پيش رفته‏اند باز گردند و آنانكه پشت سر هستند توقف كنند، تا همه در محل از پيش تعيين شده جمع شوند». همچنين دستور دادند : «كسى زير درختان كهنسالى كه در آنجا بود نرود و آن محل خالى بماند» .
با اين دستور همه مركبها از حركت ايستادند و همه مردم در منطقه غدير پياده شدند و هر يك براى خود جائى پيدا كردند و خيمه‏ها را بر پا كردند و مستقر شدند. شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغى زمين به حدى بود كه مردمـو حتى خود حضرت گوشه‏اى از لباسشان را بر سر انداخته و گوشه‏اى از آن را زير پاى خود قرار داده بودند، و عده‏اى از شدت گرما عبا را به پاهايشان پيچيده بودند. پيامبر (ص) به سلمان و ابوذر و مقداد و عمار دستور آماده سازى محوطه بين چند درخت كهنسال را دادند. آنان پس از كندن خارهاى زير درختان و جمع آورى سنگهاى نا هموار، آنجا را
جارو زده و آب پاشى كردند. در فاصله بين دو درخت روى شاخه‏ها پارچه‏هايى انداختند تا سايبانى از آفتاب باشد، و آن محل براى برنامه سه روزه‏اى كه حضرت در نظر داشتند كاملا مساعد شود.

در زير سايبان، سنگها را روى هم چيدند و از رو اندازهاى شتران و ساير مركبها نيز كمك گرفتند و روى همه آنها پارچه‏اى انداختند، و منبرى به بلندى قامت حضرت ساختند. اين منبر را طورى بر پا كردند كه نسبت به دو طرف جمعيت در وسط قرار بگيرد و پيامبر (ص) هنگام سخنرانى مشرف بر مردم باشند تا صداى حضرت به همه برسد و همه آنحضرت را ببينند. البته يك نفر سخنان پيامبر (ص) را براى مردم تكرار مى‏كرد تا افرادى كه دورتر قرار داشتند مطالب را بهتر بشنوند.


كيفيت سخنرانى پيامبر (ص)

انتظار مردم به پايان رسيد. منادى پيامبر (ص) ندا داد تا مردم جلوى منبر اجتماع كنند، و با آماده شدن صفها نماز را به جماعت خواندند.

بعد ازآن مردم ناظر بودند كه پيامبر (ص) بر فراز آن منبر ايستادند و به امير المؤمنين (ع) دستور دادند بالاى منبر بيايد. آنحضرت نيز بالاى منبر رفته و يك پله پايين‏تر در طرف راست پيامبر (ص) ايستاند.

سپس آنحضرت نگاهى به
سمت راست و چپ جمعيت نمودند و منتظر شدند تا مردم كاملا جمع شوند و آرام بگيرند. پس از آماده شدن مردم، پيامبر اكرم (ص) سخنرانى تاريخى و آخرين خطابه رسمى‏خود را براى جهانيان آغاز كردند.

سخنرانى پيامبر (ص) در غدير با شيوه خاص آن كه دو نفر بر فراز منبر در حال قيام ديده مى‏شدند حدود يك ساعت طول كشيد. اين بيانات حضرت در يازده بخش قابل ترسيم است:

در اولين بخش سخن، آنحضرت حمد و ثناى الهى بجا آورده و صفات قدرت و رحمت حقتعالى را ذكر فرمودند، و به بندگى خود درمقابل ذات الهى شهادت دادند.

در بخش دوم تصريح فرمودند كه بايد فرمان مهمى درباره على (ع) ابلاغ كنم، و گر نه رسالت الهى را نرسانده‏ام و ترس از عذاب خدا دارم.

در سومين بخش، آنحضرت امامت دوازده امام بعد از خود را تا آخرين روز دنيا با عموميت ولايت آنان بر همه انسانها، در طول زمانها و در همه مكانها، و نفوذ كلماتشان در جميع امور اعلام فرمودند.

در بخش چهارم خطبه، پيامبر (ص) بازوان امير المؤمنين (ع) را گرفتند و آنحضرت را از جا بلند كردند و در اين حال فرمودند: «من كنت مولاه فهذا على مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و
اخذل من خذله» . سپس كمال دين را با ولايت ائمه (ع) اعلام فرمودند.

در بخش پنجم، حضرت صريحا فرمودند: «هركس از ولايت ائمه (ع) سر باز زند اعمال نيكش سقوط مى‏كند و در جهنم خواهد بود» .

بعد از آن شمه‏اى از فضائل امير المؤمنين (ع) را متذكر شدند.

در مرحله ششم، پيامبر (ص) با تلاوت آياتى از قرآن در رابطه با عذاب الهى ولعن دشمنان دين، فرمودند: «منظور از اين آيات عده‏اى از اصحاب من هستند كه مأمور به چشم پوشى از آنان هستم، ولى بدانند كه خداوند ما را بر معاندين و مخالفين وخائنين و مقصرين حجت قرار داده، و اغماض نسبت به آنان در دنيا مانع از عذاب آخرت نيست» .

سپس بيزارى خود را از گمراه كنندگان امت اعلام فرمودند و اشاره‏اى هم به «اصحاب صحيفه ملعونه» و غاصبين مقام امامت نمودند.

در بخش هفتم، حضرت تكيه سخن را بر اثرات ولايت اهل بيت (ع) قرار داده فرمودند: «اصحاب صراط مستقيم در سوره حمد شيعيان اهل بيت هستند» . سپس آياتى درباره اهل بهشت را به پيروان آل محمد (ع)، وآياتى درباره اهل جهنم را به دشمنان آل محمد (ص) تفسير فرمودند.

در بخش هشتم مطالبى اساسى درباره حضرت بقية الله الاعظم حجة بن الحسن
المهدى ارواحنا فداه فرمودند و آينده‏اى پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل الله فرجه را به جهانيان مژده دادند.

در بخش نهم مردم را به بيعت با خود و سپس با على (ع) دعوت نمودند و آن را از طرف خداوند و بيعت با حقتعالى دانستند.

در دهمين بخش، پيامبر (ص) درباره كيفيت بيان احكام الهى در آينده مسلمين فرمودند: چون بيان همه حلالها و حرامها توسط من امكان ندارد، با بيعتى كه درباره امامان (ع) از شما مى‏گيرم حلال و حرام را تا روز قيامت بيان كرده‏ام، يعنى بيان ايشان در حكم بيان من است. بالاترين امر به معروف و نهى از منكر را نيز، تبليغ پيام غدير درباره اطاعت از امام (ع) و نهى از مخالفتشان دانستند. در آخرين مرحله خطابه، بيعت لسانى انجام شد و حضرت فرمودند: «خداوند دستور داده تا قبل از بيعت با دست، از زبانهاى شما اقرار بگيرم» . سپس مطلبى را كه خلاصه آن اطاعت از دوازده امام (ع) و عهد و پيمان بر ثابت قدم بودن و بر رساندن پيام غدير به نسلهاى آينده و غائبان از غدير بود براى مردم گفتند و مردم آنرا تكرار كردند. كلمات نهايى پيامبر (ص) دعا براى اقرار كنندگان و نفرين بر منكرين اوامرش بود و با حمد و سپاس خداوند خطابه را به
پايان رساندند.


دو اقدام عملى بر فراز منبر

در اثناى خطبه، پيامبر (ص) دو اقدام عملى انجام دادند كه بسيار جلب توجه نمود:

اول: بلند كردن و معرفى امير المؤمنين (ع)

حضرت پس از مقدمه چينى و ذكر مقام خلافت و ولايت امير المؤمين (ع)، براى آنكه تا آخر روزگار راه هر گونه شك و شبهه بسته باشد، پس از معرفى صاحب ولايت بصورت لسانى، آنحضرت را عملا معرفى كردند. بدين ترتيب ه ابتدا فرمودند:

«باطن قرآن و تفسير آنرا براى شما بيان نمى‏كند مگر اين كسى كه دست او را مى‏گيرم و او را بلند مى‏كنم و بازويش را گرفته و او را بالا مى‏برم» .

پس ازآن، حضرت گفته خود را عملى كردند و بازوان امير المؤمنين (ع) را گرفتند. در اين هنگام امير المؤمنين (ع) دستان خود را به سمت صورت حضرت باز كردند بطورى كه دستهايشان به سوى آسمان بلند شد. سپس پيامبر (ص) امير المؤمنين (ص) را از جا بلند كردند تا حدى كه پاهاى آنحضرت محاذى زانوهاى پيامبر (ص) قرار گرفت. در اين حال فرمودند:

«من كنت مولاه فهذا على مولاه»

«هر كس كه من مولى و صاحب اختيار اويم اين على مولى و صاحب اختيار اوست» .

دوم: بيعت با
قلبها و زبانها

از آنجا كه بيعت گرفتن از فرد فرد آن جمعيت انبوه مشكل بود، و از طرفى امكان داشت افرادى به بهانه‏هاى مختلف از بيعت شانه خالى كنند و حضور نيابند، لذا حضرت در اواخر سخنرانى فرمودند: اى مردم، چون جمعيت شما بيش از آن است كه با دست من در زمان واحد بيعت كنيد، پس همگى قبلا اين سخنى را كه من مى‏گويم بقصد بيعت تكرار كنيد و بگوئيد:

«ما فرمان تو از جانب خداوند راـكه درباره على بن ابى طالب و امامان از فرزندانش به ما رساندىـاطاعت مى‏كنيم و به آن راضى هستيم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر اين امر الهى بيعت مى‏كنيم. . . عهد و پيمان در اين باره براى آنان از ماـاز قلبها و جانها و زبانها و ضماير و دستانمانـگرفته شد. هر كس توانست با دستش، و گر نه با زبانش بدان اقرار مى‏نمايد»

خطابه غدير ص 9

محمد باقر انصارى