زرارة بن اعین گوید: ابو جعفر امام باقر (علیه السلام) در تشییع جنازه اى از قریش حاضر شدند، من نیز در خدمتش بودم، عطا بن ابى رباح نیز از جمله حاضران بود، زنى در پشت جنازه ضجه مى كشید و ناله مى كرد، عطا به آن زن گفت: ساكت شو و صدایت بلند نشود و گرنه من بر مى گردم، زن ساكت نشده، عطا برگشت. من به امام باقر (علیه السلام) گفتم: عطا برگشت. فرمود: چرا؟ گفتم: زن ساكت نشد او نیز برگشت. حضرت فرمود: به تشییع جنازه ادامه بده، ما اگر باطلى را با حق دیدیم و به خاطر باطل، دست از حق بركشیدیم حق مسلمان را ادا نكرده ایم .
چون نماز میت خوانده شد، ولىّ میت به امام عرض كرد: برگردید خدا شما را رحمت كند، كه آمدن، شما را ناراحت مى كند، امام برگشت، من به او گفتم: صاحب جنازه اجازه دادند برگردید، من هم با شما كار خصوصى دارم، فرمود: به راهت ادامه بده ما با اجازه او نیامده ایم تا با اجازه او برگردیم. بلكه از این عمل خواسته ایم به اجر و فضل خدا برسیم، انسان هر قدر پشت سر جنازه باشد همان قدر اجر مى برد. *
عطا بن ابى رباح از آخوندهاى دربارى بود كه بنى امیه بسیار تعظیمش مى كردند، حتى در میان مردم جار مى زدند: كسى جز عطا حق فتوا دادن ندارد اگر او نباشد عبدالله بن ابى نجیح فتوا خواهد داد، عطا یك چشم، پهن بینى، و بسیار سیاه رنگ بود چنان كه ابن جوزى در تاریخش گفته است (مرآت العقول) یعنى ظاهرش مثل باطنش چركین و تنفر آور بود. این گونه ناكسان بودند كه خانه هاى وحى را به صورت خرابه ها در آورده و مردم را از سعادت باز داشتند و با روسیاهى خداى خویش را ملاقات كردند.
این مطلب نیز قابل دقت است كه منصور خلیفه ستم گر عباسى مالك بن انس را در مكه ملاقات كرد، و از او در بسیارى از مسایل سوال هاى و از فشارى كه عامل مدینه به او وارد آورده بود، اعتذار نمود و گفت: كتابى بنویس كه مردم را وادار به عمل به آن كنم، تا نظام واحد شریعتى به وجود آید و همه بر یك مفتى گرد آیند، ولى به شرط آن كه از على بن ابى طالب در آن كتاب چیزى نقل نكنى، مالك به شرط او عمل كرد و در «موطّأ» چیزى از على (علیه السلام) نقل نكرد. (الامام الصادق و المذاهب الاربعه: ج 2 ص 555).
در این كتاب كه شامل هزار و هفت صد و بیست حدیث است، از عبدالله بن عمر صد و پنج حدیث، از ابن شهاب زهرى صد و پانزده حدیث، از ابوهریره پنجاه حدیث، از عایشه چهل و هشت حدیث و از على بن ابى طالب (علیه السلام) تنها پانزده حدیث نقل شده و از حضرت فاطمه و حسنین علیهما السلام حتى یك حدیث هم نقل نشده است.
==================================================
منابع
كافى: ج 3 ص 171 - 172.
سایت: تیبان