ابی بن کعب در حضور پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله این آیه شریفه را خواند: واسبغ علیکم نعمه ظاهره و باطنه؛ سوره لقمان آیه (20) و تمام کرد خدا بر شما نعمتهایش را چه آشکارا و چه پنهان.
در این هنگام رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضار مجلس که از جمله آنها ابوبکر و عمر و عثمان و ابوعبیده و عبدالرحمان بود فرمود: بگویید ببینم اول نعمتی که خداوند به شما ارزانی داشته چیست؟
آنان همگی از مال و ثروت و زن و فرزند سخن گفتند، و چون ساکت شدند پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام رو کرده به او فرمود:
یا علی! تو هم بگو، علی علیه السلام شروع کرد به شمردن، خداوند مرا از نیستی به هستی آورد مرا موجودي زنده قرار داد، نه جامد و بی جان، مرا انسانی متفکر و هوشمند قرار داد نه ابله و فراموشکار، در بدنم قوا و مشاعري آفرید که به وسیله آنها آنچه بخواهم ادراك می کنم، در ساختمان وجودم شمع تابان خود را آفرید، مرا به آیین خودش هدایت نمود و از گمراهی نجات بخشید، برایم راه بازگشتی به حیات جاودان قرار داد، مرا آزاد و مالک قرار داد نه برده و مملوك، آسمان و زمینش را با آنچه که در آنها هست برایم رام و مسخر گرداند، ما را زن نیافرید بلکه مردانی حاکم بر همسران حلالمان (اشاره به آیه قرآن: الرجال قوامون علی النساء) و پیامبر صلی الله علیه و آله در هر جمله به او می فرمود:
راست گفتی، و آنگاه به او فرمود: باز هم بشمار: علی علیه السلام گفت: و ان تعدوا نعمۀ الله لا تحصوها؛ اگر بخواهید نعمتهاي خدا را بشمرید شماره نتوانید کرد.
پس از آن رسول خدا صلی الله علیه و آله تبسم نموده و به او فرمود: گوارا باد تو را حکمت و دانش، یا اباالحسن! تو وارث علم من، و بعد از من برطرف کننده اختلافات امتم می باشی.
منبع: کتاب قضاوتهای حضرت علی علیه السلام به تالیف آیت الله شیخ محمدتقی شوشتری