• ورود
  • ثبت نام
  • العربية
  • English
  • youtube
  • twitter
  • facebook
  • عليٌّ اَوَّلُ النّاسِ اِيماناً : حضرت علي عليه‌السّلام اوّلين كسي است كه ايمان آورد.
تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲۲:۲۰ 2675 مرتبه خوانده شده
تمام مذاهب و ملت های اسلامی بر این امر اتفاق دارند که معجزه، مخصوص پیغمبران و از علایم خاص فرستادگان خداست. و بنا بر ادعای «امامیه» هنگامی که امام غایب آنان ظهور کند، مجبور خواهد بود که خود را به وسیله معجزه به مردم بشناساند و تا از این راه صحت و امامت خود را بر آنان ثابت نکند، راه دیگری وجود نخواهد داشت؛ چراکه هیچکدام از مردم آن زمان، بدون معجزه نخواهند توانست او را مشخصاً بشناسند.
بدون نظر
تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲۲:۲۰ • به روز شده: : ۱۳۹۱/۱۰/۴ ۱۹:۵۷ 1824 مرتبه خوانده شده
عده ای از شیعیان مانند شیخ مفید(ره) آغاز غیبت صغری را از هنگام ولادت حضرت مهدى(عجل الله فرجه) به شمار آورده اند(1). زیرا از همان سال هاى آغازین ولادت آن حضرت غیبت نسبى داشت و شمارى اندک از یاران وى را مشاهده کردند. و مدت طول آن را تا زمان وفات چهارمین سفیر می دانند بنابراین نظر دوره غیبت صغرا تقریباً 74 سال مى شود یعنى از آغاز ولادت تا پایان سفارت آخرین سفیر حضرت.
بدون نظر
تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲۲:۱۰ 2481 مرتبه خوانده شده
(احمد بن حجر) عالم دیگری از اهل سنت است او در کتاب خویش به هنگام بحث در مورد شخصیت حضرت عسکری علیه السلام می نویسد: (او جز فرزندش ابوالقاسم محمد الحجة، فرزندی به یادگار ننهاد و فرزند گرانمایه اش، به هنگامه شهادت پدر، پنج ساله بود، اما خداوند حکمت و بینشی ژرف و اعجازآمیز به او ارزانی فرمود...)
بدون نظر
تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۱۱/۲۴ ۲۲:۰۰ • به روز شده: : ۱۳۹۱/۱۰/۴ ۱۹:۵۰ 1625 مرتبه خوانده شده
شیعه اعتقاد ندارد که غیبت امام در سرداب است و خودشان او را در سرداب مخفى کرده‏ اند و از همان جا نیز ظهور خواهد کرد، بلکه اعتقاد شیعه -که با احادیث تایید شده- آن است که او از مکه معظمه، مقابل خانه خدا ظهور خواهد کرد. هرگز کسى قایل نشده که سرداب مقدّس، آن نور را در خود مخفى کرده است.
بدون نظر
تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۱۱/۱۵ ۰:۱۰ • به روز شده: : ۱۳۹۱/۱۰/۴ ۱۹:۳۵ 1776 مرتبه خوانده شده
پس از آن كه امام تراژدى پیش نهاد خلافت را با توجه به جدى نبودن آن از سوى مامون ، پشت سر نهاد، خود را در برابر صحنه بازى دیگرى یافت . آن این كه مامون به رغم امتناع امام هرگز از پاى ننشست و این بار ولی عهدى خویشتن را به وى پیش نهاد كرد. در این جا نیز امام مى دانست كه منظور تامین هدف هاى شخصى مامون است ، لذا دوباره امتناع ورزید، ولى اصرار و تهدیدهاى مامون چندان اوج گرفت كه امام به ناچار با پیش نهادش ‍موافقت كرد.
بدون نظر
تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۱۱/۱۵ ۰:۰۰ • به روز شده: : ۱۳۹۱/۱۰/۴ ۱۹:۲۰ 1778 مرتبه خوانده شده
طلیعه نور هدایت:

طبق آن چه مورّخان و محدّثان در كتاب هاى خود ذكر كرده اند و نیز روایات كلّى بر تایید آن وارد شده است :

مادر حضرت ابوالحسن ، امام علىّ بن موسى الرّضا علیه السلام ، از خانواده اى با شرافت و از زنان با فضیلت ؛ و نیز از جهت عقل و دین در بین زنان هم زمان خود مشهور بوده است .

این بانوى بزرگ وار، نسبت به فرایض الهى ، حتّى تمامى مستحبّات را انجام و مكروهات را حتّى الامكان ترك مى نمود؛ و به طور دایم مشغول ذكر و تسبیح خداوند متعال مى بود.
بدون نظر
تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۱۱/۱۵ ۰:۰۰ • به روز شده: : ۱۳۹۱/۱۰/۴ ۱۸:۳۲ 1805 مرتبه خوانده شده
یكی از موضع گیری های امام رضا (علیه السلام)، مفاد سند ولی عهدی امام در مقابل توطdه هاى مامون است.

موضع گیرى هشتم (مفاد دست خط امام بر سند ولی عهدى ) به باور من آن چه امام در سند ولی عهدى نوشت نسبت به موضع گیری هاى دیگرش از همه موثرتر و مفیدتر بود.
بدون نظر
تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۱۱/۱۲ ۱۹:۲۰ • به روز شده: : ۱۳۹۱/۱۰/۴ ۱۸:۱۶ 1606 مرتبه خوانده شده
امـام حـسـن عـلیـه السلام در مسند خلافت قرار داشت و معاویه به عنوان یك حاكم معترض بر ضد او قیام كرد، درست بر عكس امام حسین علیه السلام كه یزید بر مسند خلافت قرار داشـت و آن حضرت معترض بود.
بدون نظر
تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۱۱/۱۲ ۱۸:۲۰ • به روز شده: : ۱۳۹۱/۱۰/۴ ۱۸:۰۶ 2017 مرتبه خوانده شده
شاید بزرگ ترین و مهم ترین کلام رسول گرامی اسلام در مورد ایشان این کلام باشد که حسن و حسین هر دو امام هستند چه قیام کنند و چه دست از قیام بردارند و خانه نشین باشند. این گونه حضرت رسول صلی الله علیه و آله آینده را دیده بود تا گروهی به عمل امام حسن(علیه السلام) اعتراض نکنند اما باز عده ای کلام رسول خدا را فراموش کردند و چه جسارت ها که به غریب مدینه روا نداشتند و این کلمات توهین آمیز از دشمنان اهل بیت نبود بلکه از دوستان بود که این خیلی سخت تر است.
بدون نظر
تاریخ انتشار: : ۱۳۸۹/۹/۲۲ ۲۰:۳۰ 1736 مرتبه خوانده شده
جبرئیل براى آدم روضه مى خواند


صاحب كتـاب درالثـمـین در ذیل آیه شریفـه فـتـلقـى آدم ... نقـل مـى كند كه چـون خـداى متعال اراده فرمود توبه آدم را بپذیرد پرده از جلو چشم آدم برداشته شد و در ساق عرش اسامى خمسه آل عبا را مشاهده كرد و آنها را بر زبان راند و از جبرئیل پرسید: اینان كیستند؟

جبرئیل آنها را مـعـرفـى كرد و سپس گفت خدا را به این اسامى بخوان تا توبه ات را بپـذیرد، آدم پـرسید چگونه بخوانم ، جبرئیل گفت : بگو یا حمید بحق محمد، یا عالى بحق على ، یا فاطر بحق فاطمة ، یا محسن بحق الحسن و ... .

وقـتـى جبرئیل نام حسین را برد قلب آدم على نبینا و آله و علیه السلام شكست و اشكش جارى شد، گفت : برادرم جبرئیل چرا هنگامى كه نام پنجمى را بر زبان جارى نمودم قلبم شكست و اشكم جارى شد؟

جبرئیل گـفـت : براى این فـرزندت مصیبتى روى مى دهد كه مصائب در پیش ‍ آن كوچك و حقیرند.

آدم گفت : اى برادر آن مصیبت چگونه است ؟

جبرئیل گـفـت : «او را با لب تشنه مى كشند در حالى كه غریب و بیكس و تنها است و یار و یاورى ندارد

و اگر ببینى
اى آدم او را در آن روز كه مى گوید: واى از تشنگى و كمى یار و یاور و تـشنگـى چـنان بر او غـلبه كند كه آسمـان به چـشمـش تـیره و تـار آید مثل اینكه دود فاصله شده است پس هیچكس او را یارى نكند مگر با شمشیر كه بجانش افتند و او را مـانند گـوسفند ذبح كنند و سرش را قفا ببرند و دشمنان پس از كشتن اموالش را غـارت نمایند و سرهاى او و یارانش را شهر به شهر و دیار به دیار بگردانند و زنانش را اسیر نمایند.

و این چنین در علم خداى واحد منان گذشته است ».

سپس آدم و جبرئیل گریستند مانند زنى كه فرزندش مرده باشد. 1
بدون نظر