در مورد این مسأله چند مطلب شایان توجه است:
1- آیا در قضا و قدر الهی تغییر صورت میگیرد؟
چیزی كه در این مبحث مورد سئوال بوده و بلكه گفتگوی فراوانی در خصوص آن شده این است كه آیا در تقدیرات مكتوب در عالم بالا و در قضای الهی تغییری صورت میگیرد یا خیر؟ آیا اصولا تغییر در این مورد امكانپذیر است؟ در اعتقادات اسلامی در دایره مكتب تشیع مسألهای تحت عنوان «بداء» مطرح شده است. «بداء» یعنی پیدایشی نوین، و منظور از آن پیدایش، طرحی نو در پارهای از تقدیرات عالم غیب است. به ویژه در روایات وارده از ائمه هدی (علیهم¬السلام)، این مطلب به روشنی پذیرفته شده و پیرامون آن مباحثی جالب طرح گشته است. مطلبی كه این اندیشه را گاه مورد سئوال قرار داده، این است كه مساله بداء با علم الهی چگونه سازگاری دارد؟ توضیح اشكال این است كه اگر محو و اثبات در مورد خود حادثه باشد، كه امكانپذیر نیست؛ یعنی موضوع حادثه دستخوش چنین چیزی نمیشود. اگر مربوط به خبر حادثه باشد كه در این صورت خبر اول نادرست است. مهمتر اینكه اگر پدیده نهایی كه قلم تقدیر بر آن جاری گشته است، از علم
الهی گذشته باشد- كه گذشته- و اگر ناپایداری مرحله اول یك حادثه، از نظر قضا و قدر برای خدای سبحان معلوم باشد- كه هست- در این صورت جایی برای نوآوری در دستگاه عالم تكوین الهی باقی نمیماند. به عبارت دیگر «بداء» به منزله تصمیمی جدید در یك امر است. لازمه تصمیم جدید، جهل ابتدایی نسبت به شرایطی است كه با پیش آمدن آنها، تغییر در تصمیمگیری ضرورت پیدا میكند. با این فرض آیا دیگر جایی برای طرح مساله «بداء» در تقدیرات الهی باقی میماند؟ این اشكال و یا اشكالاتی مشابه، موجب گشته است كه گاه برخی از نویسندگان صاحب نظر همچون «فخر رازی» این اندیشه تشیع را مورد انتقاد قرار دهند.1
ولی باید گفت، این نویسندگان به حقیقت مطلب- آنچنان كه از زبان پیشوایان مذهب صادر شده است- توجه پیدا نكرده اند. اینك جا دارد بحث را از دیدگاه قرآن كریم، پیگیری نماییم و روایات اهل بیت(علیهم السلام) را در این زمینه مورد توجه قرار دهیم.