شیعه معتقد است كه برای ادامه حیات انسانها در كره زمین، وجود یك حجت الهی، امری ضروری و حتمی است؛ زیرا ادامه حیات بشر بدون درك فیض از مبدأ فیاض میسر نیست. برای بشر مادی و خاكی، امكان درك فیض بلاواسطه خداوند ممكن نیست. بنابراین آدمی در ادامه حیاتش به یك واسطه محتاج است كه فیض را از مبدأ فیاض بگیرد و به نیازمندان برساند.
آن واسطه باید كسی باشد كه جنبه الهی و معنوی او قویتر و بالاتر از جنبه جسمانی او باشد و او، همان كسی است كه در مسیر كمالات به جایی رسیده است كه قابلیت درك فیض را دارد.
شیعه این شخص را معصوم و منزه از هر آلودگی میداند و به عنوان حجت خدا بر خلق می شناسد و معتقد است اگر حجت خدا در زمین نباشد، زمین اهلش را هلاك خواهد كرد؛ چنانكه در سخنی از امام باقر(علیه السلام) آمده است:
«لَو أَنَّ الإمامَ رُفِعَ مِنَ الأرضِ ساحَةً لَمَاجَت بِأَهلِهَا كَمَا یمُوجُ البَحرُ بِأهلِهِ؛ اگر زمین ساعتی خالی از امام بماند اهل خود را فرو خواهد برد و چون دریایی كه به موج اهلش را مضطرب و بیقرار سازد، در موج و اضطراب افتد».(1)
امامت، امری مستمرنظام امامت، نظامی الهی و انقطاعناپذیر است و دوره فترت ندارد. نبود امام و حجت خدا مساوی است با نابودی و هلاكت انسان در زمین. بنابراین تا دنیا باقی است، نظام امامت برقرار خواهد بود. البته لازم نیست امام حتماً ظاهر و در منظر عامه و صاحب قدرت و حكومت باشد. آنچه لازم است اصل وجود امام در كره زمین است وگرنه ظهور و خفا مشكلی را ایجاد نمیكند؛ از همین روست كه امام علی(علیه السلام) فرموده است:
«لا تَخلُوا الأرضُ مِن قَائمٍ للهِ بِحُجَّةِ إِمَّا ظَاهِراً مَشهُوراً وَ إمَّا خَائِفاً مَغمُوراً لِئَلاّ تَبطُلَ حُجَجُ اللهِ وَ بَینَاتُهُ؛ زمین از قائمی كه برای خدا حجت باشد، خالی نخواهد ماند (و این حجت) یا ظاهر و مشهور است و یا اینكه بیمناك و مستور برای اینكه حجتهای خدا و بینات او باطل نگردد و از بین نرود».(2)
غیبت و آمادگی پذیرشبیشك واپسین حجت الهی پدیدهای است كه به این صورت هرگز در تاریخ اتفاق نیفتاده و طبیعی است كه ذهن جستجوگر انسان همواره این پرسش را مطرح میكند كه چرا چنین رخدادی پدید آمده است؟
مردم جهان باید بدانند صنایع اگر به صورت بتی درآیند، بر حجم مشكلات كنونی میافزایند و به ابعاد ویرانی و ضایعات جنگها وسعت میبخشند. مردم باید تشنه شوند و تا تشنه نشوند، به سراغ چشمههای آب نمیروند. تا در مردم جهان تقاضایی نباشد، عرضه هر نوع برنامه اصلاحی مفید مۆثر نخواهد بود؛ چرا كه قانون عرضه و تقاضا، بیش از آنچه در مسائل اقتصادی مورد توجه باشد، باید در مسائل اجتماعی مورد توجه قرار گیرد
برای تحقق یك انقلاب همه جانبه در سطح جهان وجود یك رهبر شایسته كافی نیست؛ بلكه آمادگی همگانی نیز لازم است و متأسفانه دنیا هنوز آماده پذیرش حكومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نشده است؛ زیرا صرف اینكه ظلم و ستم عالم را فرا گرفته، كافی نیست كه امام ظهور كند؛ چرا كه ظلم یكی از اسباب آمادگی مردم است و یقیناً هرگاه چنین آمادگی فراهم آید، ظهور نیز قطعی و حتمی خواهد شد.
برنامه و قیام امام مهدی(علیه السلام) همانند برنامه قیام همه پیامبران الهی، از راه بهرهگیری از وسایل و اسباب طبیعی انجام میگیرد و هیچگاه اعجاز اساس آن را تشكیل نمیدهد. معجزات جنبه استثنایی دارند و در روند برنامههای اصلاحی رهبر آسمانی جز در موارد استثنایی دخالت نخواهد داشت. به همین دلیل همه انبیا از سلاح روز، تربیت افراد لایق، مشورتهای لازم، طرح نقشههای مۆثر، تاكتیكهای نظامی حساب شده و فراهم ساختن هر گونه امكان مادی و معنوی برای پیشبرد هدفشان استفاده میكردند و در انتظار این نمینشستند كه هر روز معجزهای واقع شود و دشمن یك گام عقبنشینی كند و یا دوستان در پرتو اعجاز هر روز در مسیر تكامل گام بردارند. بنابراین، اجرای طرح حكومت حق و عدالت در سطح جهانی نیز باید با استفاده از وسایل مادی و معنوی لازم، تحقق پذیرد و اعجاز تنها در موارد استثنایی است. امام مهدی(علیه السلام) آئین و مذهبی جدید با خود نمیآورد؛ بلكه او طرحهای انقلابی اجرا نشده الهی را به اجرا در میآورد.
از سوی دیگر برای ظهور حضرت، چند نوع آمادگی لازم است تا آن حضرت ظهور كند و طرح حكومت حق و عدل را ارائه نماید؛ وگرنه بدون چنین آمادگیها ظهور امام مثمرثمر نخواهد بود.
آخرالزمان
رآمادگی وانیمردم جهان باید به قدر كافی تلخی این وضع نابسامان و بیعدالتیها را درك كنند. باید نارسایی و ضعف قوانین بشری را برای اجرای عدالت اجتماعی لمس كنند. باید این حقیقت را بیابند كه تنها در سایه اصول و پیوندهای مادی و ضمانت اجرایی موجود و مقررا خودساختهی انسانها مشكل جهان حل نمیشود؛ بلكه مشكلات هر روز متراكمتر میشود.
مردم جهان باید احساس كنند كه بحرانهای كنونی زائیده نظامات كنونی است و این نظامات از حل بحرانها عاجزند. باید درك كنند كه برای رسیدن به این هدف بزرگ، اصول و نظامهای تازه لازم است كه متكی به ارزشهای انسانی، ایمان، عواطف بشری و اخلاق باشد، نه اینكه تنها بر اصول خشك، بیروح و نارسای مادی استوار باشد.
مردم جهان باید بدانند صنایع اگر به صورت بتی درآیند، بر حجم مشكلات كنونی میافزایند و به ابعاد ویرانی و ضایعات جنگها وسعت میبخشند. مردم باید تشنه شوند و تا تشنه نشوند، به سراغ چشمههای آب نمیروند. تا در مردم جهان تقاضایی نباشد، عرضه هر نوع برنامه اصلاحی مفید مۆثر نخواهد بود؛ چرا كه قانون عرضه و تقاضا، بیش از آنچه در مسائل اقتصادی مورد توجه باشد، باید در مسائل اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
آمادگی فرهنگی و صنعتیگرد آوردن تمام مردم جهان در زیر یك پرچم و كوتاه ساختن دست زورمندان و قلدران در همه جا و گستردن تعلیم و تربیت در آخرین حد امكان در همه سطوح و تفهیم كامل این مسئله كه اختلاف زبان، نژاد، منطقه جغرافیایی و مانند آنها، دلیل بر این نیست كه مردم جهان نتوانند همانند برادران در یك خانواده زندگی كنند و در صلح و برادری و عدالت زیست نمایند.
برای تحقق یك انقلاب همه جانبه در سطح جهان وجود یك رهبر شایسته كافی نیست؛ بلكه آمادگی همگانی نیز لازم است و متأسفانه دنیا هنوز آماده پذیرش حكومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نشده است؛ زیرا صرف اینكه ظلم و ستم عالم را فرا گرفته، كافی نیست كه امام ظهور كند؛ چرا كه ظلم یكی از اسباب آمادگی مردم است و یقیناً هرگاه چنین آمادگی فراهم آید، ظهور نیز قطعی و حتمی خواهد شد
فراهم ساختن یك اقتصاد سالم و كافی برای همه انسانها، نیاز به رشد فرهنگی و بالا رفتن سطح دانش بشری از یك سو و تكامل وسائل صنعتی از سوی دیگر دارد؛ وسایلی که بتواند پیوند سریع و نزدیك و دائمی میان تمام نقاط جهان برقرار كند كه آن هم بدون گذشت زمان ممكن نیست. چگونه ممكن است در صورت كندی ارتباطات، یك حكومت به وضع همه جهان رسیدگی كند؟
از روایاتی كه شكل زندگی مردم جهان را در عصر قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) ترسیم میكند، استفاده میشود كه پیشرفت تكنولوژی و صنعت، مخصوصاً صنایع حمل و نقل و ارتباطی، در آن عصر چنان خواهد بود كه قارههای بزرگ جهان عملا به صورت چند شهر نزدیك به هم در میآیند و شرق و غرب حتی حكم یك خانه را پیدا میكنند و مشكل زمان و مكان به كلی حل میشود.
آمادگی از حیث یك نیروی ضربتی انقلابیباید گروهی هر چند كه در اقلیت باشند، در این جهان پرورش یابند كه هسته اصلی ارتش انقلابی آن مصلح بزرگ را تشكیل دهند. باید در میان این جهنم سوزان، گُلهایی برویند تا مقدمه گلستانی شوند. باید در این شوره زار نهالهایی تربیت شوند تا پیامآور بهار برای دیگران باشند. باید افرادی شجاع، فوقالعاده آگاه، دلسوز، فداكار و جانباز برای این كار تربیت شوند؛ هر چند نسلهایی برای این منظور یكی پس از دیگری بگذرند تا ذخایر اصلی آشكار شود و عناصر اصلی انقلاب فراهم آید كه این نیز زمان میخواهد.(3)
پینوشت:1. نعمانی، الغیبة، ص 139.
2. نهجالبلاغه، حكمت 147.
3. ر.ك: ناصر مكارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص 243 ـ 240؛ حبیبالله طاهری، سیمای آفتاب، ص 94 ـ 92.
منبع:بخش مهدویت تبیان