وقتی قافله به دو راهی حجاز و مدینه رسید با درخواست داغداران حسینی علیه السلام مسیر حرکت به طرف عراق تغییرکرد و اهل بیت سید الشهداء علیه السلام به سوی کربلا رفتند. وقتی به کربلا رسیدند با صحابی نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جابربن عبداللّه انصاری رو به رو شدند که با تنی چند از بنی هاشم و اصحاب برای زیارت امام حسین علیه السلام به آنجا آمده بود. با پیوستن صاحبان عزا به جمع عزاداران طنین عزاداری و ماتم صحرای کربلا را پر کرد.
صحنه هایی به وجود آمد که قلم یارای نوشتن ندارد. کودکان و زنان داغدار هریک چون پروانه گرد شمع عزیز خود سوگواری می کردند. آنان که هنگام حرکت به طرف کوفه اجازه عزاداری نداشتند و با تازیانه تسکین داده شده بودند. اکنون در کنار عزیزانشان فرصت برای گریه های فرو برده خویش پیدا کرده بودند، بر صورت خود سیلی می زدند و مویه کنان خود را روی قبرهای شهداء می انداختند.
عقیله عرب زینب کبری سلام اللّه علیها که مدّتها از برادر عزیزش جدا شده بود و تنها با سر بریده او در طول این سفر همراه بود گریبان چاک زد و با صدایی حزین به گونه ای نوحه سرایی کرد که دلها را جریحه دار می کرد.
ام کلثوم سلام اللّه علیها در حالی که بر صورت خود سیلی می زد با صدایی بلند فریاد زد: امروز محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و علی مرتضی علیه السلام و فاطمه زهراءسلام اللّه علیها از دنیا رفتند. دیگر زنان روستاهای مجاور که به آنان پیوسته بودند نیز بر صورتهای خود سیلی می زدند و شیون و ناله سر می دادند. (2)
در مورد حضور اهل بیت طاهرین علیه السلام در اربعین سال 61 هجری قمری در کربلا اختلاف نظرهایی وجود دارد. عدّه ای از بزرگان عقیده دارند که با توجه به دوری راه، ایشان در اربعین سال بعد به کربلا آمده اند. برخی دیگر نیز حضور آنان را در روزهای بعد از اربعین سال 61 هجری قمری دانسته اند.(3)
2-ورود صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به کربلا:جابربن عبداللّه انصاری از یاران حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم و مرید فرزندان گرامی ایشان بود. او آخرین صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود که در مدینه وفات کرد.(4) و سلام رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را به پنجمین وصی ایشان، حضرت امام محمّد باقر علیه السلام رساند.(5)
او به قولی در 94 سالگی در مدینه در حالی که نابینا شده بود در گذشت.(6)
او اولین زایر اربعین حسینی علیه السلام است که به فوز عظیم زیارت مخصوص سیدا الشهداء علیه السلام در بیستم صفر61 هجری قمری نایل شد. شیخ جلیل القدر عمادالدّین، ابوالقاسم آملی، در کتاب ( بشارة المصطفی) می نویسد: عطیه عوفی از اصحاب امیر المومنین علیه السلام می گوید: با جابربن عبداللّه انصاری برای زیارت قبر شریف سالار شهیدان راهی کربلا شدیم. زمانی که به کربلارسیدم، جابر در نهر فرات غسل کرد، لباسی چون احرام پوشید، خود را خوش بو ساخت و با قدم های آرام به طرف قربانگاه حسینی علیه السلام راهی شد و در هر قدم ذکرخدا را بر زبان می آورد و چون نابینا بود از من خواست تا دست او را روی قبر مولا قرار دهم، پس از این کار از شدت غصه بی هوش شد و افتاد.
او را به هوش آوردم، وقتی به هوش آمد سه مرتبه فریاد زد یا حسین و سپس گفت: حبیب لا حبیبه! ای عزیزدلم: آیا جواب دوست خود را نمی دهی؟ و در پاسخ به خویشتن گفت! چگونه حسین علیه السلام که در خون خودش آغشته شده و بین سر و پیکر نازنینش جدایی انداخته اند، جواب تورا بدهد!؟
سپس با ادب خطاب به حضرت گفت: گواهی می دهم که تو فرزند بهترین پیامبران و فرزند بزرگ مومنان هستی، تو فرزند سلاله هدایت و تقوایی و پنجمین نفر از اصحاب کساء، تو فرزند سرور پیشوایان و فرزند فاطمه سلام اللّه علیها سیّد بانوان هستی، چرا چنین نباش؟ چرا که دست سید المرسلین تو را غذا داده و در دامن پرهیزگاران پرورش یافتی و از سینه ایمان شیرخوردی و پاک زیستی و پاک رخت بربستی و قلب مؤمنان را از فراق خود اندوهگین کردی، پس سلام و رضوان پرورگار بر تو باد، گواهی می دهم که تو بر همان راهی رفتی که برادرت یحیی بن زکریا رفت و شهید گشت.
آنگاه دیگر شهیدان دشت نینوا را مخاطب قرار داد و گفت: سلام بر شما ای ارواحی که درکنار حسین علیه السلام نزول کرده و آرمیده اید گواهی می دهم که شما نماز را برپا داشتید و زکات را ادا نمودید و امر به معروف و نهی از منکر کردید و با ملحدان جهاد کرده، خدا را تا هنگام مردن عبادت نمودید.(7)
جابر در ادامه زیارت پر فیض خود می گوید: سوگند به آن خدایی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را به حق مبعوث کرد، ما در آنچه شما شهداء در آن وارد شدید شریک هستیم. عطیه با تعجّب به جابر گفت: اینان به فوز شهادت در رکاب ابا عبداللّه علیه السلام رسیدند، اما ما کاری نکردیم! او پاسخ داد: ای عطیه از حبیبم خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: "من احب قوماً حشرمعهم و من احب محل قوما اشرک فی عملهم" ، هر که گروهی را دوست داشته باشد با همانان محشور می شود و هر که محل جماعتی را دوست داشته باشد، در محل آنان شریک خواهد بود.(8)
3- ملحق شدن رأس مطهر امام حسین علیه السلام به بدن مطهر:در این روز (بنابر قول سید مرتضی (ره) ) رأس شریف امام حسین علیه السلام توسط امام زین العابدین علیه السلام از شام به کربلا آورده شد و به بدن مطهر آن حضرت ملحق گردید.(9)
--------------------------------------------------------------------
منابع:
1- تاریخ طبری، ج 5 صفحه 233 و توضیح المقاصد، صفحه 7-6 . و سائل الشیعه، ج14، صفحه 478 و زادالمعاد، صفحه 328 و مسارالشیعه، صفحه 26 و العدد والقویه،صفحه 219 و مصباح کفعمی، ج 2،صفحه 596
2-لهوف، صفحه 82 و معالی السبطین، جلد 2،صفحه 191 و مصباح المتهجد،صفحه 730
3- لازم به ذکر است که آیت اللّه قاضی طباطبایی (ره) در کتابی با عنوان تحقیق در روز اربعین، ضمن پاسخ به تمامی ابهامات، اثبات می کند که کاروان اسرای اهل بیت در روز اربعین سال 61 هجری قمری به کربلا آمده اند.
4-توضیح المقاصد، صفحه 7 و ضتحی الامال، صفحه 620
5- بشاره المصطفی، صفحه 89 و بحار الانوار، ج 65، صفحه 130
7-توضیح المقاصد، صفحه 7 و ضتحی الامال، صفحه 620
8- بشاره المصطفی، صفحه 89 و بحار الانوار، ج 65، صفحه 130
9-بحار،ج 44،صفحه199
به روز شده: : ۱۳۹۳/۱۰/۱ ۱۶:۰۴