امام پنجم،حضرت محمّد بن علی بن الحسین علیه السلام بنابر نقل در ماه صفر57 هجری قمری در مدینه به دنیا آمده و جهان را با جمال دل ربایش جلوه ای دیگر بخشید.
کنیه حضرت، ابوجعفر و از القاب مشهور ایشان، باقر یا باقر العلوم علیه السلام می باشد. مادر بزرگوارشان ام عبداللّه سلام اللّه علیها، فاطمه، دختر امام حسن مجتبّی علیه السلام است. لذا امام باقر علیه السلام از مادر هم،علوی هستند، یعنی از پدر حسینی و از مادر حسنی. در جلالت و مقام مادرشان به همین نکته بسنده می کنیم که امام صادق علیه السلام در مورد ایشان فرمودند: در خاندان امام حسن علیه السلام زنی چون او نبود.(1)
همچنین این بانوی گرامی در واقعه عاشوراء به همراه زینب کبری سلام اللّه علیها و دیگر زنان اهل بیت علیه السلام حضور داشتند و طعم اسارت و مصیبت های عظیم حادثه، عاشوراء را چشیدند و تمام وقایع از کربلا تا شام را شاهد بودند و در وظیفه رساندن پیام عاشوراء و قیام حسینی به گوش جهانیان نقش داشتند.
حضرت امام باقر علیه السلام در هنگام حادثه عاشوراء طفلی 4 ساله بودند و درکربلا حضور داشتند و درد و رنج وعطش کودکان کربلا را چشیدند و از نزدیک تمامی مصایبی را که از طرف بنی امیه به خاندان ایشان وارد شد، با چشمان مبارک خویش دیدند. از خود حضرت چنین نقل شده است: هنگامی که جدّم حسین علیه السلام به شهادت رسید، من 4 ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به خاطر دارم.(2)
مشهورترین لقب امام محمّد باقر علیه السلام باقر العلوم می باشد، لقبی که رسول گرامی صلی الله علیه و آله و سلم به ایشان عطا فرموده بودند. نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به جابر بن عبداللّه انصاری از صحابه گرانقدر خود فرمودند: جابر تو زنده خواهی ماند و فرزندم محمّد بن علی الحسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام را که نامش در تورات باقر است، می بینی، آنگاه او را دیدی سلام مرا به او برسان.(3)
از جابربن عبداللّه جعفی که یکی از شاگردان امام بود سؤال شد که چرا محمّد بن علی علیه السلام را باقر نامیدند؟ لانه بقر العلم بقرا ای شقه شقا و اظهره اظهاراً او زمین را شکافت و حقایق پنهان آن را آشکار ساخت.(4)
همچنین پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: از صلب او (امام زین العابدین علیه السلام) فرزندی خواهد آمد که نامش نام من و در خلقت و شمایل شبیه من است. او علم را می شکافد چنانچه کشاورز زمین را بشکافد.(5)
ابن حجر از علمای اهل تسنن درباره امام باقر علیه السلام می گوید: او را از این جهت باقر گفتند زیرا که همچنان که زمین را می شکافند تا گنج و معادن و منابع و جواهر ارزشمند آن را کشف و استخراج کنند، او نیز علم را شکافت و و دقایق و حقایق احکام آن را آشکار ساخت. لذا او را باقر و جامع و نامش علم و بلند گردانند. آن گفتند و این نکته ای واضح که جز بر کوردلان مخفی نماند(6)
آنگاه که امام محمّد باقر علیه السلام امر امامت را عهده دار شدند، نارضایتی مردم باعث قیامهایی در گوشه و کنار کشور پهناور اسلامی شده که این موقعیت برای احیای سنت فراموش شده نبوی فرصت مناسبی بود. حضرت از این جمال بهترین استفاده را بردند و پاک سازی اسلام از غبار تحریفات بنی امیه و هم چنین خرافات یهود و اسرائیلیات را در صدر فعالیتهای خویش قرار دادند.
برپایی کلاسهای درس و تبین احکام و معارف ناب اهل بیت علیه السلام در مسجد مدینه از جمله این فعالیتها بود که در اثر آن صدها تن از شیفتگان علم و معرفت همچون پروانه گرد شمع وجود خویش جمع آوری کرد. برگزاری مناظرات علمی مختلف، پاسخ گویی به شبهات مختلف دینی، تبیین مسائل کلامی و معارف اصول دین، آوازه حضرت را نه تنها در حجاز، بلکه در سایر کشورهای اسلامی بلند کرد و موجب شد تا نخبگان آن سرزمین ها برای کسب فیض و آشنایی با فقه اصیل و علوم ناب نبوی از عراق و خراسان به محضر امام محمّد باقر علیه السلام شرفیاب شوند و خاضعانه در مقابل آم حضرت زانوی شاگردی بزنند.
پرداختن به نشر آثار و معارف اهل بیت علیه السلام مانع ار فعالیتهای ظلم ستیزی حضرت نبود. ایشان در هر فرصت به افشاگری و به پرده برداشتن از چهره ننگین بنی امیه می پرداختند.
آن حضرت شیعیان خود را از پذیرفتن کوچکترین مناصب دولتی در دستگاه غاصب و ظالم اموی نهی می کردند. دکنار تمامی این فعالیتها، در مسائل اجتماعی نیز الگوی شیعیان خود بودند، بین غلامان خود مشغول به کار زراعت می شدند و در هوای گرم عرق می ریختند. عبادت و تهجد حضرت زبانزد خاص و عام بود. امام دائم الذکر بودند و در هر شب 150 رکعت نماز به جا می آوردند.(7)
هیچ حاجت مندی نبود که دست خالی از منزل محمّد بن علی علیه السلام بیرون بیاید.
و اکنون نیز آگاه دلان از این سیره خاندان اهل بیت علیه السلام و از خان کرمشان بهره مند و از برکات درگاهشان حاجت روا می شوند.
----------------------------------------------------------------------------
منابع:
1-اصول کافی،ج1،صفحه469
2- تاریخ یعقوبی،ج2،صفحه320
3-امالی شیخ صدوق،صفحه353، و بحار،ج46،صفحه223
4- علل الشرایع،ج1،صفحه233
5- کافی،ج1،صفحه469، و بحار،ج46،صفحه266
6- اعیان الشیعه،ج1،صفحه65
7- سیر اعلام النبلا،ذهبی،ج4،صفحه403
به روز شده: : ۱۳۹۳/۹/۱۱ ۲۲:۳۴