هنگامی که سن مبارک حضرت فاطمه سلام الله علیها، 9 سال کامل شد، از اطراف و اکناف اهل مدینه و بزرگان قبایل و روسای عشایر و صاحبان ثروت به خواستگاری حضرت آمدند. عده ای از منافقان نیز این جرات را به خود دادند که با کمال بی شرمی به خواستگاری آن حضرت بیایند. هنگام خواستگاری بعضی از آن ها، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را بسیار ناراحت کردند و به عده ای از منافقان که اعتراض کردند، فرمودند: من شما را رد نکردم، بلکه خدا شما را رد کرده و امر فاطمه سلام الله علیها از جانب خداوند متعال معین می شود.
آنان غافل از این بودند که این گوهر گران بها را خداوند در سایه عزت و حراست خود حفظ فرمود و او را در خور استعداد فرزندان دنیا از ملکوت و رعایا و ارباب فقر و غنا قرار نداده است. بلکه او را برای وصی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ذخیره فرموده است.(3) امام حسین علیه السلام فرمود: روزی حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در خانه ام سلمه بود. فرشته ای با هیبت خاصی بر آن حضرت نازل شد که با لغات گوناگون که به یکدیگر شباهتی نداشت، مشغول تسبیح و تقدیس خداوند بود. او عرض کرد: صرصاییلم خداوند مرا نزد شما فرستاده تا به شما بگویم که نور را با نور تزویج کن! حضرت فرمود: چه کسی را با چه کسی؟ گفت فاطمه سلام الله علیها را با علی بن ابی طالب علیه السلام. لذا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه سلام الله علیها را در حضور جبرییل و صرصاییل به عقد علی علیه السلام در آورد که این عقد در زمین بود. در این هنگام پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به میان شانه های این ملک خدا نگریست و دید نوشته است: لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی بن ابی طالب مقیم الحجه! فرمود: ای ملک از کی این جمله بین شانه های تو نوشته شد؟ گفت 12 هزار پیش از آن که خداوند متعال دنیا را بیافریند.(4)
مراسم عروسیهنگامی که حضرت فاطمه علیها سلام را در شب ازدواج به خانه علی علیه السلام می بردند، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از جلو ایشان، جبرییل در سمت راست، میکاییل در سمت چپ و 70 هزار فرشته پشت سر حضرتش حرکت می کردند و در آن حال خدا را تسبیح می گفتند و تقدیس می کردند که این تقدیس و تسبیح تا طلوع فجر ادامه داشت.(5) جبرییل زمام ناقه ای که آن حضرت را می بردند و اسرافیل رکاب و میکاییل دنبال آن را گرفته بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جامه های فاطمه سلام الله علیها را منظم می کرد و 70 هزار ملک با دیگر فرشتگان تکبیر می گفتند. اما به حسب ظاهر سلمان زمام ناقه را گرفته بود و حمزه و عقیل از اهل بیت از پشت سر حضرت فاطمه سلام الله علیها و بنی هاشم با شمشیرهای کشیده و همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از پیش روی می آمدند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آن ها را به مسجد طلبید و دست فاطمه سلام الله علیها را در دست علی علیه السلام نهاد و فرمود: بارک الله فی ابنه رسول الله(برکت بدهد خداوند در فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم) و بعد از مراسمی مخصوص، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حق آن ها و نسل ایشان دعا کرد و آن گاه همه به منازل خود رفتند و از زنان جز اسما کسی نزد فاطمه سلام الله علیها نماند که این به سبب وصیت حضرت خدیجه سلام الله علیها بود.
ولیمه عروسیاثاث منزل و ولیمه عروسی حضرت زهرا سلام الله علیها چنین بود که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به امیر مومنان علیه السلام فرمود: زره خود را بفروش. آن حضرت زره را فروخت و پول آن را خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آورد. آن حضرت مقداری را برای تهیه غذای عروسی به ام سلمه دادند. بنا بر بعضی روایات، نصف لوازم غذای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و نصف دیگر را امیر مومنان علیه السلام تهیه نمودند.
جهاز حضرت زهرا سلام الله علیهاپیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مقداری از پول زره را به بلال و عمار دادند که از بازار، لوازم خانه را خریداری کنند. یک پیراهن، یک عدد روسری، قطیفه سیاه خیبری یا عباسی سیاه، پرده نازک پشمی، یک عدد حصیر از بافته های قریه هَجَر، آسیای دستی، یک عدد تشت مسی، مشک آب، کاسه ای سفالین، مشکی مخصوص خنک کردن آب ابریقی که ظرف بیرونش رنگ شده بود، کوزه سفالین و پوست گوسفند.(6) امیر مومنان می فرماید: در آن شب که دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خانه من آمد، بسترمان جز یک پوست گوسفند نبود.(7) در جایی دیگر می فرمایند: من با فاطمه سلام الله علیها در حالی ازدواج کردم که جز یک پوست گوسفند چیزی نداشتیم، شب روی آن می خوابیدیم و خدمت گزاری در خانه نداشتیم.(8) در روایتی دیگر می فرماید: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به خانه ما آمد در حالی که ما روی خود قطیفه ای انداخته بودیم که اگر از طول آن را به روی خود می کشیدیم پهلوهایمان خالی می شد و اگر از عرض می انداختیم، سر و پایمان بدون رو پوش می ماند.(9) بعضی از اهل سنت نقل کرده اند که وقتی فاطمه سلام الله علیها به خانه علی علیه السلام رفت، در خانه آن حضرت چیزی جز ریگ پهن شده، کوزه سفالین، و ظرفی برای آب نیافت.(10) بنا بر نقلی دیگر اثاث منزل شامل 2 کوزه کوچک، ظرف مخصوص شیر که از چوب می تراشیدند، سبویی سبز رنگ که روغن یا آرد در آن می ریختند، 4 بالش یا متکا یا پشتی با رویه ای از پوست که پر از گیاه خشک سبز رنگ بود.(11)
مرگ منصور دوانیقیدر روز ششم ذی الحجه سال 158 هجری قمری دوانیقی به هلاکت رسید و در حجون دفن شد. وی در خاندان بنی عباس به هشام بن عبدالملک در خاندان بنی امیه شباهت بسیاری داشت. او مردی خون ریز، بخیل و بی رحم بود و عداوت و ظلم تمام، نسبت به آل ابوطالب علیه السلام روا داشت. از آن بزرگ واران افراد زیادی را ظالمانه به شهادت رساند که بزرگ ترین جنایتش به شهادت رساندن ششمین اختر تابناک امامت، حضرت امام صادق علیه السلام بود.(12)
انتقال امام کاظم به زندان بصرهدر ششم ذی الحجه سال 179 هجری قمری امام کاظم علیه السلام را در بند و غل و زنجیر به بصره بردند و آن حضرت مدت یک سال نزد عیسی بن جعفر بن ابی منصور محبوس بودند. سپس ایشان را به بغداد فرستادند. عیسی آن حضرت را در یکی از حجره های خانه خویش محبوس کرد و مشغول شادی گردید. یکی از کاتبان او که نصرانی بود می گفت: این عبد صالح و بنده شایسته خدا موسی بن جعفر علیه السلام در روزهایی که در این خانه محبوس بود، چیزهایی از لهو و لعب شنید که گمان ندارم هرگز بر خاطر شریف آن حضرت خطور کرده باشد. امام کاظم مدت یک سال در بصره محبوس بودند و بعد از آن ایشان را به بغداد بردند و نزد فضل بن ربیع زندانی نمودند.(13)
---------------------------------------
منابع:1-امالی شیخ طوسی،ج1،ص42. بشاره المصطفی،ص267. وقایع الایام،ص118.
2- امالی شیخ طوسی،ج1،ص29. کشف الغمه،ج1،ص472.
3-مناقب آل ابی طالب،ج1،ص363-353. عیون اخبار الرضا،ج1،ص225.
4-کشف الغمه،ج1،ص362. بحار الانوار،ج43،ص123.
5-اقبال الاعمال،ص548. تاریخ بغداد،ج5،ص7.
6-بیت الاحزان،ص57.
7-سنن المصطفی،ج2،ص538.
8-صفوه الصفوه،ج2،ص538.
9-ذخائر العقبی،ص49.
10-فاطمه الزهرا بهجه قلب المصطفی،ص674.
11- امالی شیخ طوسی،ص45. بحار الانوار،ج43،ص94.
12-تتمه المنتهی،ص203. وقایع الایام،ص118.
13-وقایع الایام،ص120. فیض العلام،ص111.
به روز شده: : ۱۳۹۵/۶/۲۸ ۱۳:۳۲