عید سعید فطر به معنای بازگشت به سرشت و فطرت است یعنی مساله جهاد با نفس و خودسازی در ماه رمضان، انسان را به مقامی می رساند که پرده های جهل و انحراف و گناه و هوا پرستی، از سر راه فطرت برداشته می شود و انسان به فطرت ناب درونی اش که آینه صاف خدا نماست باز می گردد. از نظر اسلام، عید فطر روزی است که مسلمانان در مکتب رمضان و روزه، در پرتو آیات قرآن و نیایش ها و تقویت صبر و اراده، سرشت خویش را متوجه خداوند سبحان نمایند و خود را همیشه در محضر حق تعالی بدانن تا گناه نکنند. مولای متقیان حضرت علی علیه السلام در یکی از اعیاد فطر خطبه ای خواندند که در آن چنین آمده است: ای مردم این روز روزی است که نیکوکاران پاداش می برند و گنهکاران مایوس می گردند و این شباهت بسیاری به روز قیامتتان دارد. پس وقتی از منازلتان برای خواندن نماز عید خارج می شوید به یاد آورید زمانی را که از قبر خارج می شوید و به سوی پروردگارتان می روید. با ایستادن در جایگاه نماز به یاد آورید زمانی را که در محضر عدل الهی هستید و از شما حساب رسی می شود. با بازگشت به سوی منازل خود، زمانی را یادآور شوید که به منازل خود در بهشت می روید، ای بندگان خدا کم ترین چیزی که به زنان و مردان روزه دار داده می شود، این است که فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به آنان چنین ندا می دهد که : هان! بشارتتان باد ای بندگان خدا! که گناهان گذشته تان آمرزیده شد پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه باقی ایام را بگذرانید.(1)
2-جنگ قرقرة الکدر:در روز اول شوال سال دوم هجری قمری جنگ قرقرة الکدر به وقوع پیوست. قرقرة الکدر نام آبی است که در قبیله بنی سلیم که در سه منزلی مدینه واقع گردیده است. سبب این جنگ آن بود که به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم اطلاع دادند جمعی از قبیله بنی سلیم و بنی غطفان در قرقرة الکدر جمع شده اند و قصد دارند به مدینه شبیخون بزنند، از این رو آن حضرت پرچم اسلام را به دست مبارک شیر خدا امیرالمومنین علیه السلام دادند و ایشان را همراه دویست نفر از مسلمانان به آن جا فرستادند. هنگامی که امیرالمومنین علیه السلام به آن جا رسیدند، دیدند که آن جماعت از آن منطقه گریخته اند، پس آن حضرت به مدینه بازگشتند.(2)
3) مرگ عمروعاصدر اول شوال سال 41 هجری قمری عمرو بن عاص ملعون به درک جحیم واصل شد.(3) مادر وی نابغه نام داشت. او کنیزی بود که عبدالله بن جدعان او را خرید و آزادش کرد. نابغه از زنان خلاف کار مکه به شمار می رفت که مراجعه کننده بسیار داشت، از جمله ابولهب. امیه بن خلف هشام بن مغیره، ابوسفیان و عاص بن وائل که با او زنا کردند و عمرو متولد شد. هنگامی که نابغه وضع حمل کرد، هر یک از آنان مدعی عمرو شدند و آخر الامر قضاوت را بر عهده خود نابغه گذاشتند که او هم عاص را انتخاب کرد. به او گفتند چرا عاص را انتخاب کردی با این که بچه به ابوسفیان شبیه تر است؟ گفت ابوسفیان بخیل است و عاص بهتر نفقه می دهد. عاص ملعون کسی بود که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را ابتر خطاب کرد و خاطر شریف آن حضرت را مکدر نمود تا آن که سوره کوثر نازل شد.(4) با این نسب و نژاد نباید تعجب کرد که او از سرسخت ترین دشمنان پیامبر و علی بن ابی طالب علیه السلام باشد و همراه معاویه با حیله های مختلف خون به دل امیرمومنان علیه السلام کند که واقعه صفین و قرآن بر سر نیزه کردن و نیز شهادت مالک اشتر و واقعه حکمین از جمله آن ها ست. گفته اند که او در موقع مرگش می گفت: حال من چنان است که کوه رضوی را بر گردن من نهاده اند و درون مرا از خار پر کرده اند و مرا از سوراخ سوزنی بیرون می کشند.(5)
---------------------------------
منابع: 1-نهج البلاغه،خطبه78.
2-منتهی الامال،باب اول،فصل6،ص78.
3-الغدیر،ج2،ص175. مسارالشیعه،ص15. فیض العلام،ص61.
4-الغدیر،ج2،ص125.
5-وقایع الایام،ص69.
به روز شده: : ۱۳۹۳/۵/۱۴ ۱۵:۰۸