الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و الائمه المعصومین – علیهم السلام- . سخن از امیرالمومنین است و ولایت امیرالمومنین . علی ابن ابی طالب – سلام الله علیه – فرمانده همه مومنین هستند ، من الاولین والاخرین ، همان کسی که آدم و جمیع خلق خدا در سایه حمایت آن حضرت هستند ، عالم و جمیع خلق الله تستظل بظله .
خدا را شکر می کنیم که ما را از کسانی قرار داده که تمسک به ولایت حضرتش داریم ، ان شاء الله .ولایت یعنی چه ؟ ولی ، ولایت از ماده ولی است . معانی بسیاری دارد که در کتب لغت جمع آوری شده اعم از محبت ، سرپرستی ، یاری ، فرمان روایی ، ... اگر مجموعه معانی و مفاهیمی که برای ولایت بیان شده را بررسی کنیم می توان معانی را حول سه محور اصلی جای داد : 1- محبت 2- نصرت 3 – سرپرستی . ولی کسی است که می شود با محبت نسبت به ساحت مقدسش راه پیدا کرد و او تولیت و سرپرستی انسان را به عهده می گیرد که در این سرپرستی کردن، نصرت و یاری رساندن به انسان نیز وجود دارد .
پس آن چه به ما مربوط است و در حیطه ما قرار دارد ، محبت است ، سرمایه ما ، عمل ما برای رسیدن به ولایت داشتن محبت است . قبول سرپرستی و کمک کردن به ما از طرف مولاست . در حدیث می خوانیم " فان العبد لا ینال ولایتی الا بحبک " تعلیمات احقاق الحق ج7 ص 113 . خطاب به امیرالمومنین است، به درستی که بنده به ولایت من نمی رسد مگر با محبت به تو . محبت امیرالمومنین گناهان را پاک می کند .
در جای دیگر فرموده اند حبه حب الله . ( ج6 صص 400 تا 418 – ج16 ص606تا 620 ) در تمام این صفحات احادیث مختلفی است که در آن ها بیان شده است که محبت امیر المومنین محبت خداست .
در جای دیگر فرموده اند " حب علی عباده " ( احقاق الحق 17 /235 )
و " الحسنه حبنا و السیئه بغضنا " ( احقاق الحق 18/ 469 )
احادیث در وجوب محبت آن حضرت در حد تواتر است به همین مختصر اکتفا می کنیم . حال بر می گردیم به خودمان . هر یک به قلب خود رجوع کنیم . قلب من چه قدر در گرو محبت امیرالمومنین است ؟ آیا حقیقتا آن حضرت را دوست دارم و ایشان امیر یعنی فرمانده من هستند ؟
سعادت و سلامت انسان در تسلیم شدن به ساحت مقدس ایشان است و اعتماد به ایشان و سپردن خود به ایشان یعنی خود را به تملک امیرالمومنین درآوریم حال آن که راهی جز محبت برای نزدیک شدن به آن حضرت نیست . می خواهم از تاریخ ماجرایی بازگو کنم ، برای روشن تر شدن محبت .
می گویند سلطان محمود غزنوی اطرافیان زیادی داشت که از بین همه یک نفر را بیشتر دوست می داشت نام او ایاز بود . از قضا ایاز زشت رو بود و ظاهر زیبایی نداشت . همیشه اطرافیان سلطان به او اعتراض می کردند و از محبت زیاد سلطان به ایاز در تعجب بودند . یک روز سلطان محمود دستور داد همه اطرافیانش ، خدم و حشم و ایاز آماده سفری باشند . مقدار زیادی از جواهرات سلطنتی را هم ، همراه خود برد . در راه به عمد صندوق جواهرات را باز کرده بود که جواهرات تکه تکه در بیابان بیفتند . همه نزدیکان پشت سر سلطان بودند . با هر تکه جواهری که به زمین می افتاد یکی دو نفر می رفتند دنبال این که آن جواهر را پیدا کنند و بردارند . بنابر این دیگر پشت سر سلطان حرکت نمی کردند . مدتی گذشت . یک وقت سلطان محمود برگشت و به پشت سر خود نگاه کرد . دید تمام نزدیکان و خواصش به دنبال پیدا کردن و برداشتن جواهرات رفته اند و فقط و فقط ایاز پشت سر اوست . سلطان پرسید ایاز تو چرا نرفتی ؟
ایاز جواب داد : من تو را دارم چه احتیاجی به جواهرات دارم ؟ پس از باز گشت سلطان محمود همه اطرافیان را خواست و به آن ها گفت حالا فهمیدید چرا من ایاز را می خواهم . او مرا به خاطر خودم دوست دارد و شما به خاطر مال .
خدایا محبت واقعی امیر المومنین ، آن محبتی که تو را راضی کند نصیب و قسمت همه ما بفرما . نثار روح مطهر امیرالمومنین صلوات.
فرموده اند : " علی یعسوب الدین و المال ( المعاویه ) یعسوب الظلمه . " می دانید یعسوب یعنی چه، به فرمانده زنبوران عسل یعسوب می گویند . حدیث می فرماید علی فرمانده و یعسوب دین است و مال فرمانده ظالمین . در احادیث دیگری فرموده اند و معاویه یعسوب ظالمین است . معلوم می شود دشمنی با امیر المومنین به خاطر مال بوده و آن چه مال برای ظلمه انجام می دهد امیرالمومنین برای اهل دین انجام می دهند. خب این جا یک سوال پیش می آید : آیا کسی که محب امیرالمومنین است درهای نعمت و بدون مشکل شدن به روی او باز می شود و دیگر سختی نمی کشد ؟
خیر خدای متعال در قرآن فرموده آیا مردم گمان کردند به صرف این که بگویند ایمان آوردیم رهایشان می کنیم و آن ها را امتحان نمی کنیم ؟ ( عنکبوت / آیه 2 )
تا در این دنیا هستیم امتحان های الهی را باید پس دهیم و این طور نیست که ولی الله ما را از امتحان دادن معاف کنند پس آن چه از مرض، فقر ، از دست دادن عزیزان ، ... برای مومن پیش می آید امتحان اوست. ان شاء الله قبول می شود و درجه بالا تری را به دست می آورد . فرموده اند رفتار مومن در برابر بلاها مانند کشت زار در برابر باد است آیا تا به حال دیده اید وقتی به کشت زار باد می وزد کشت زار چه شکل می شود ؟ همه ساقه ها خم می شوند باد به شدت می وزد ، ساقه ها فقط خم می شوند و تحمل می کنند بالاخره باد تمام می شود و ساقه ها دوباره راست می ایستند یک بلا و امتحان پشت سر گذاشته شده .
در شرایط سخت آن چه مهم است خوب برخورد کردن است با روی خوش صبر و تحمل کردن است . وقتی به ولی الله روی کردی هر اتفاقی که خارج از حیطه قدرتت باشد و بر تو روی آورد از قبل ایشان است ، و خیر ما در آن است . در زیارت امیر المومنین می خوانیم " السلام علی میزان الاعمال و مقلب الاحوال " مقلب الاحوال امیر المومنین است . از طرفی وقتی به خود می نگریم و کمبودها و زشتی های خود را می بینیم حقیقتا این جمله صدق می کند که ما کجا و امیر المومنین کجا ! اما میزان اعمال ، ترازوی قبولی اعمال وجود مقدس امیر المومنین است . پس دوباره می گویم ، سعادت و سلامت ما در تسلیم شدن به ساحت مقدس ایشان است و اعتماد به ایشان و سپردن خود به ایشان ، خود را به تملک امیر المومنین در آوریم .
بنده ام بنده ولی کم خردم خواجه با کم خردی ، می خردم
خواجه ام دید و پسندید و خرید بود آگه به همه نیک و بدم
از محبت امیر المومنین گفتیم ، من باب تیمن و تبرک قسمت هایی از حدیث معروف پیامبر – صلی الله علیه و اله و سلم – را که خطاب به ابن عمر فرموده اند را می خوانم .
«.... الا و من احب علیا فقد احبنی و من احبنی رضی الله عنه و من رضی الله عنه کافاه بالجنه» آگاه باشید کسی که علی را دوست بدارد مرا دوست داشته و کسی که مرا دوست بدارد خدا از او راضی است و هر که خدا از او راضی باشد بهشت را پاداش او قرار می دهند .
«... الا ومن احب علیا تقبل الله منه حسناته ، و تجاوز عن سیئاته ، و کان فی الجنه رفیق حمزه سید الشهدا . »
آ گاه باشید کسی که علی را دوست بدارد ، خدای متعال اعمال خوب او را قبول می کند از گناهانش چشم می پوشد و او را در بهشت دوست و همراه حمزه سید الشهدا قرار می دهد .
«... الا و من احب علیا سمی اسیر الله فی الارض ، و با هی الله به ملائکته و حمله عرشه»آگاه باشید هر که علی را دوست بدارد اسیر خدا در زمین نامیده می شود و خدای متعال نزد فرشته ها و حاملین عرش به او مباهات می فرماید .
اسیر یعنی چه ؟ اسیر کسی است که کاملا در اختیار مالک خود است ، حالا اگر اسیر کسی باشی که صاحب رحمت بی انتها است اگر اسیر خدا باشی چه می شود ؟
البته ما همه مان اسیریم ، بعضی محبوبشان نفسشان است بعضی ها اولادشان محبوبشان است بعضی منیت ، بعضی مال و ... و آن که امیر المومنین محبوب اوست ، محب امیر المومنین اسیر امیر المومنین است و اسیر امیر المومنین اسیر خداست . از خدای متعال تقاضا می کنیم و دست هایمان را به سویش بلند کرده استدعا داریم که محبت امیر المومنین را آن طور که خودش می پذیرد به تک تک ما عطا فرماید .
نکته :
1- دعای اول ، دعای اخر ، که البته فقط و فقط برای سلامتی و ظهور مبارک امام عصر – سلام الله علیه- می باشد بنا به انتخاب سخن ران متغیر است و در این جا نوشته نشده .
2- این مطالب می تواند با توضیح بیشتر بیان گردد