در سال دهم هجري در مدينه اعلام گرديد كه رسول خدا - صلي الله عليه و آله و سلم - عازم سفر حج مي باشد تا در اين سفر، حج را قولا و عملا به مسلمانان بياموزند ، اين خبر باعث شادي و خوشحالي مسلمانان شد ،چون مسلمانان ساليان درازي بود كه منتظر چنين روزي بودند؛ كه عزت و عظمت و قدرت اسلام را مشاهده كنند و يك فريضه ديني را نيز از پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - بياموزند .
اين اولين و آخرين سفر حج رسول خدا - صلي الله عليه و آله و سلم - بعد از هجرت به مدينه منوره بود . جمعيت زيادي از مردم مدينه و از مسلمانان ساير مناطق عازم حج شدند، به طوري كه مورخان اسلامي اين جمعيت را بالغ بر 120 هزار نفر ثبت نمودند .
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - با جمعيت انبوهي كه ذكر شد ،پنج روز مانده به آخر ذي القعده از مدينه خارج شدند و به سوي مكه حركت نمودند ، پس از 10 روز به مكه رسيدند ،بعد از انجام مراسم حج در روز 18 ذي الحجه به وادي غدير خم [غدير در لغت به معني آب گير يا بركه مي باشد و خُم اسم منطقه است ] رسيدند.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - با توجه به دستور خداي متعال : « يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَّبِكَ ... »(1)
«اي رسول خدا آن فرمان و دستوري كه از سوي خداوند بر تو نازل گرديده به مردم ابلاغ بنما كه اگر چنين نكني رسالت خدا را ابلاغ ننموده اي و خداوند تو را از خطرات مردم محافظت مي نمايد و خداوند گروه كافران را هدايت نمي كند.»
از اين بيان كه خداوند مي فرمايد: چنان چه اين مطلب را به مردم نرساني رسالت خداوند را ابلاغ نكرده اي اهميت و حساسيت موضوع مشخص مي شود . بنابراين لازم بود قبل از اين كه قبايل مختلف متفرق شوند پيام الهي به گوش همه برسد تا جاي هيچ بهانه اي نباشد. بنابراين پيامبر - صلي الله عليه و آله و سلم - دستور توقف دادند ، هم چنين آن ها كه جلوتر رفته بودند بازگشتند و صبر كردند آن هايي كه عقب مانده بودند به قافله برسند ، دستور توقف در گرماي طاقت فرسا و در وسط بيابان براي مردم سوال برانگيز بود. پس از تجمع كامل افراد و اقامه نماز پيامبر - صلي الله عليه و آله و سلم - دستور دادند ،زير چند درخت بزرگ را جارو كرده و براي اين كه در آينده دور يا نزديك كسي مدعا نشود كه از زيادي جمعيت حضرت را نديدم و سخن ايشان را نشنيدم كه چه فرموده و دربارة چه چيزي امر به اجتماع نموده بنابراين پيامبر - صلي الله عليه و آله و سلم - دستور دادند ،از جهاز شتران منبري برپا نمايند و پس از آماده شدن منبر پيامبر - صلي الله عليه و آله و سلم - بالاي منبر رفته و حضرت علي - عليه السلام - را نيز با خود بالا بردند.
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - خطبه با فصاحت و بلاغت خود را به گونه اي صريح و روشن و آشكار و دور از هر گونه ابهام و با كمال صلابت و جديت در برابر آن جمعيت بزرگ و اجتماع بي نظير ايراد فرمودند.
خطبه غدير را مي توان به چند بخش دسته بندي كرد:
-پس از ستايش پروردگار فرمودند: اي مردم چيزي نمانده كه من دعوت حق را لبيك بگويم و از ميان شما بروم و فرمودند : من دو چيز گران قدر در ميان شما مي گذارم ، يكي كتاب خدا و ديگري عترت و اهل بيتم . حال پس از من چگونه با اين دو يادگار رفتار مي كنيد . اي مردم بر قرآن و عترت من پيشي نگيريد و در عمل به آن ها كوتاهي نكنيد كه هلاك مي شويد .
آن گاه در مقابل ديدگان جمعيت دست حضرت علي - عليه السلام- را به عنوان اولين امام از اهل بيت - عليهم السلام - بلند كردند و پرسيدند:
سزاوارتر بر مومنان از خود آن ها كيست ؟ حاجيان فرياد برآوردند ، خدا و پيامبرش . آن گاه پيامبر اكرم – صلي الله عليه و آله و سلم - با صدايي رسا فرمودند : خدا مولا و صاحب اختيار من و من مولا و صاحب اختيار مومنانم ؛ هر كس را من مولايم ، علي مولاي اوست . خداوندا كساني كه علي را دوست دارند را دوست بدار و آنان كه دشمنش مي دارند دشمن بدار.
در خطبه غدير خُم ، پيامبر- صلي الله عليه و آله و سلم - نه تنها حضرت علي - عليه السلام - را به عنوان امام و ولي بلافصل خود معرفي نمودند بلكه تمامي ائمه - عليهم السلام - را به نام معرفي نمودند و خط مشي كلي اسلام تا قيام قيامت را مشخص نمودند . و مردم را از مخالفت با اين دستور برحذر داشتند . و اعلام نمودند كه خداي متعال راضي شدند به اين كه دين اسلام ، دين شما مي باشد ؛ يعني اسلام بدون امامت اميرالمومنين معني و مفهوم ندارد .و لازم بود بعد از اعلام جانشيني اميرالمومنين – عليه السلام - از مردم به صورت زباني و عملي بيعت گرفته شود و پس از گرفتن بيعت شفاهي ، پيامبر - صلي الله عليه و آله و سلم - دستور دادند ، خيمه برپا كنند يكي براي خود و ديگري حضرت علي - عليه السلام -.
گفت با اصحاب پيغمبر تمام اين كلام خوش ادا و با نظام
با شما اي مردمان با وفا ... نيستم اولي تر از نفس شما ؟
جمله گفتند از طريق مهتري تو به ما از نفس ما اولي تري
گفت : هر كس را منم مولاي او پس علي مولاي او باشد نكو
حيدر از فرمان رب كانيات شد ولي بر مومنين و مومنات
فاطمه شاه نظری
به روز شده: : ۱۳۹۱/۱۲/۱۶ ۲۰:۱۷