حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) متولّد مدینه هستند، ولی بعد از مدّتی همراه پدر بزرگ وارشان، امام هادی(علیه السلام)، به سامرا تبعید شدند. علّت تبعید حضرت امام هادی(علیه السلام) به سامرا (سرّ من رأی)، وجود مقدّس حضرت حجّت بود تا مراقب باشند ببینند حضرت چه زمانی متولّد می شوند. چون روایات زیادی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود که وجود مقدّس آقا خواهند آمد. حتّی در زمان بنی عبّاس هم، مهدی عبّاسی را به عنوان امام زمان معرّفی کردند!
لذا اساس هجرت اجباری و در حقیقت تبعید امام هادی(علیه السلام)، برای وجود مقدّس امام زمان(عجل الله فرجه) بود.
اصل امامت در وجود مبارک حضرات معصومین(علیهم السلام) وجود دارد و این که حکومت کنند یا خیر، بحث دیگری است. لذا خلفای غاصب، جای گاه خلافت را غصب کردند، نه اصل خلافت؛ چون اصل خلافت از سوی خدا است و هیچ کس نتوانسته آن را غصب کند!
دوران امامتعمر مبارک حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) به 2 دوره تقسیم میشود:
دوره اوّل: 22 سال قبل از امامت
دوره دوم: 6 سال دوران امامت
سنّ مبارک حضرت 28 سال بود و از سال 254 تا 260 هجری قمری زمان امامت ایشان بود، امّا در این شش سال امامت حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) آن قدر فشار بر ایشان زیاد بود و جاسوسها یک سره مراقب ایشان بودند تا ببینند مهدی موعود چه زمانی میآید که ابوهاشم جعفری نقل میکند: در سال آخر عمر حضرت، ایشان مثل کسانی بودند که 50 سال عمر کردند!
برای حضرات معصومین(علیهم السلام)، دوران عباسی ها بدتر از بنی امیّه بود و هر کدام با یک ترفندی با حضرات برخورد می کردند، جالب این است که اتّفاقا بنی عبّاس عنوان خویشاوندی با پیامبر(صلی الله علیه وآله) را هم بیان می کردند و اصل حاکم شدن آنها به ظاهر به علّت انتقام از خون اباعبدالله(علیه السلام) بود!
اقدامات امام یازدهماین امام بزرگ وار نمایندگان فراوانی در سراسر دنیا انتخاب کرده بود و از طریق آن ها مشکلات مردم را برطرف می کرد و به نیازمندان توجه داشت. پیش وای یازدهم شیعیان پاسخ به روز و متقن به نامه ها می داد؛ در رفتار خود پنهان کاری نداشت و زندان ها و شکنجه ها را تحمل می کرد.
امام حسن عسکری (علیه السلام) به معرفی حضرت ولیعصر (عجل الله فرجه) به خواص می پرداخت و در این زمینه روشن گری می کرد و مساله امامت امام مهدی(عجل الله فرجه) و غیبت را از طریق نامه ها و گفتارها بازگو می کرد.
نمونه ای از علم غیب امامعلم ائمه اطهار (علیهم السلام) متصل به علم الهی بوده، پایان ناپذیر است، بنابر این عموم مردم هر سوالی از محضر امام حسن عسکری (علیه السلام) داشتند، پاسخ آن را متقن، محکم، با ارایه استدلال عقلی و نقلی دریافت میکردند. برخورد امام حسن عسکری (علیه السلام) با اطرافیانش به گونه ای بود که دشمنترین دشمن را به دوست تبدیل میکرد.
وجود مقدّس حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) کارهایی می کرد که آنها را نگران کرده بود، از جمله از علم غیب حضرت ناراحت و نگران بودند.
به عنوان مثال در اصول کافی آمده که ابوهاشم نقل میکند: یک روز قبل از این که به محضر حضرت بروم، در ذهنم گذشت که از حضرت نقره ای بگیرم تا با آن انگشتری بسازم و به عنوان تبرّک همیشه در دست داشته باشم، نزد حضرت رفتم، امّا یادم رفت که خواسته ام را بگویم، وقتی داشتم بیرون می آمدم، حضرت فرمودند: ما به جای نقره، به تو یک انگشتر می دهیم، برو که پول نگین و ساختش را هم برد کردی!
ابوهاشم عرضه داشت: شما ولیّ خدا هستید و اطاعت از شما جز دین است.
محمد بن علی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر میگوید: وقتی ابوهاشم بیرون رفت، مامورها که همیشه خانه حضرت را تحت نظر داشتند، سراغ او رفتند و پرسیدند: چه گرفتی؟ ابوهاشم هم جریان را تعریف کرد. قضیّه به گوش معتمد رسید، خشم ناک شد و گفت: ما از همین مسایل می ترسیم!
محاصره و تنگنای شدیدشش سال آخر عمر حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) که دوره امامت ایشان بود، چنان در رنج و سختی برای ایشان گذشت که ایشان با وجود سنّ 28 سال، پیر شده بودند!
از زمانی که امام هادی(علیه السلام) را به سرّ من رأی (سامرا) آوردند، امام حسن عسکری(علیه السلام) را هم تحت مراقبت قرار دادند تا از زمان تولّد حضرت حجّت(عجل الله فرجه) آگاه شوند، امّا به اذن خداوند تولّد حضرت مانند عیسی بن مریم به صورت معجزه رخ داد، طوری که تا شب تولّد، هیچ گونه آثار حملی در والده مکرّمه شان دیده نشده بود!
زمان رو به غیبت رفتهعلامه محمّد حسین حسینی طهرانی میفرمودند: ائمّه(علیهم السلام) دو غیبت دارند:
یکی همان غیبتی است که برای خود آن دو امام شد- امامان عسکریین (علیهم السلام)- چون نگذاشتند این دو امام همام در بین مردم بیایند و هر دو در محاصره جیوش بودند و آنها را مخصوصا به سامرا آوردند تا از مردم دور شوند.
لذا غیبت ائمّه از زمان امام هادی(علیه السلام) شروع میشود که مردم دیگر به امام دسترسی ندارند مگر این که خصّیصین حرفهای آنها را انتقال دهند.
دوم، از وقتی امام حسن عسکری(علیه السلام) با پدر مکرّمشان به سرّ من رأی آمدند؛ غیبت امام زمان(عجل الله فرجه) هم شروع شد؛ چون جاسوسها از آن زمان، منتظر و مراقب بودند.
یکی از کراماتمعتمد یک مرتبه از حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) پرسید: چرا باید دین پیامبر(صلی الله علیه وآله) به کسی ختم شود که از خود پیامبر (صلی الله علیه وآله) برتر باشد؟!
حضرت در یک جواب نغز و شیوا فرمودند: اوّلا از پیامبر(صلی الله علیه وآله) برتر نیست، بلکه خصوصیّت پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله) را دارد، ثانیا آن حضرت در زمانی میآید که همه خواستار او باشند (به تعبیر علمای عظیمالشّأن، منظور بعد از غیبت کبری است، نه تولّد حضرت) چون دین پیامبر(صلی الله علیه وآله) در دست کسانی قرار گرفت که حقیقت دین محسوس نشد و اوست که حقیقت دین را برای مردم محسوس می کند، لذا برای این که محسوس کند، باید خصوصیّت همه انبیا را دارا باشد.
منابع :
بیانات حجت الاسلام قرهی.
سایت حوزه.
شیعه نیوز.
منبع سایت: تبیان