امامت ؛ جانشيني بلافصل و به حق او از آن اميرالمومنين علي بن ابي طالب - عليه السلام - است ؛ از اول خلقت ، از آن هنگام كه رسول الله ، رسول الله بوده وجود مقدس اميرالمومنين – عليه السلام - نيز اميرالمومنين و خليفه رسول رب العالمين بوده است . اين لقب آسماني و هميشگي و منحصر به ايشان بوده و خواهد بود .
از خالد بن يزيد نقل شده كه او از امام باقر - عليه السلام - نقل كرد كه ايشان فرمودند :
اگر نادانان اين امت مي دانستند كه چه زماني علي - عليه السلام - اميرالمومنين ناميده شد ، ولايت و اطاعت او را انكار نمي كردند . گفتم : چه وقت ايشان اميرالمومنين – عليه السلام - ناميده شد ؟ فرمودند : هنگامي كه خداي از فرزندان آدم پيمان گرفت و بدين سان جبریيل آن را به محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - نازل كرده ، و هنگامي كه پروردگارت از بني آدم از پشت آنان فرزندانش را گرفت و آنان را شاهد بر خودشان قرار داد كه آيا من پروردگار شما نيستم ؟ اين كه محمد رسول من و اين كه علي - عليه السلام - اميرالمومنين نيست ؟ گفتند : آري . سپس امام باقر - عليه السلام - فرمودند : به خدا قسم به تحقيق خداي او را به نامي ناميد كه قبل از او كسي را به آن نناميده بودند .( بحار الانوار 37 / 311 )
علي - عليه السلام - فرمودند : رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - فرمودند :
هنگامي كه من براي معراج به آسمان برده شدم و به جايي رسيدم كه از سر دو كمان نيز نزديك تر به پروردگارم بودم پس پروردگارم به من وحي فرمود آن چه را كه وحي فرمود ، سپس فرمود : يا محمد ! علي بن ابي طالب - عليه السلام - را اميرالمومنين بخوان ، كه قبل از او كسي را به اين نام نناميده و هيچ كسي را بعد از او به اين نام نخواهيم ناميد . ( بحار الانوار 37 / 290 )
هدف هاي پيامبر از سفر حجه الوداع چه بود ؟
هدف پيامبر اكرم - صلوات الله عليه - از سفر حج به خاطر اين بود كه خداي متعال به ايشان وحي فرموده بودند كه وصي و جانشين پس از خود را اعلام نمايند .
پس از آماده شدن مردم ، پيامبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - سخن راني تاريخي و آخرين خطابه رسمي خود را براي جهانيان آغاز كردند . اين سخن راني در غدير كه حدود يك ساعت طول كشيد. حضرت در اولين بخش سخن ، به حمد و ثناي الهي پرداختند و صفات و قدرت و رحمت حق تعالي را ذكر نمودند ، و بعد از آن به بندگي خود در مقابل ذات الهي شهادت دادند و در بخش ديگر آن بايد فرمان مهمي درباره علي بن ابي طالب ابلاغ كنم و اگر اين پيام را نرسانم رسالت الهي را نرسانده ام و ترس از عذاب او دارم ، هم چنين تصريح كردند كه خداوند به من چنين وحي كرده است :
« يا اَيُّهَا الرَّسُول بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكْ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتِه وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ الناس »
اي پيامبر ابلاغ كن آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده درباره علي– عليه السلام - ،يعني خلافت علي بن ابي طالب. و اگر انجام ندهي رسالت او را نرسانده اي و خداوند تو را از مردم حفظ مي كند.
پس امر مؤكد پروردگار درباره اعلام ولايت را با صراحت تمام مطرح كردند و فرمودند :
جبریيل سه مرتبه بر من نازل شد ، مرا مامور كرد كه در اين محل اجتماع ، بر هر سفيدي و سياهي اعلام كنم كه علي بن ابي طالب برادر من و وصي من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است و بعد فرمودند :
خداوند در اين مورد آيه اي بر من نازل كرده است :
« اِنَّما وَليكُمُ الله وَ رَسُوله وَ الَّذينَ آمَنوا الَّذينَ يُقيمونَ الصَلوهَ وَ يُؤْتونَ الزَّكوهَ وَ هُمْ راكِعون »
صاحب اختيار شما خدا و رسول اكرم - صلوات الله عليه – هستند كساني كه ايمان آورده و نماز به پا مي دارند و در حال ركوع زكات مي دهند.
علي بن ابي طالب – عليه السلام - نماز به پا داشته و در حال ركوع زكات داده ، خداوند از من راضي نمي شود مگر آن چه در حق علي بر من نازل كرده ابلاغ نمايم .
فرمودند:اي مردم ، او از طرف خداوند امام است و هر كس ولايت او را انكار كند خداوند هرگز توبه اش را نمي پذيرد و او را نمي بخشد . بدانيد كه جبریيل اين خبر را براي من آورده است و مي گويد :
« هر كس با علي دشمني كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد . »
سپس تصوير زيبايي از ارتباط دو ركن اعظم اسلام ارایه نمودند و فرمودند :
اي مردم ، علي و پاكان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اكبر است . هر يك از اين دو از ديگري خبر مي دهد و با آن موافق است آن ها از يك ديگر جدا نمي شوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند . در اين مرحله با قاطعيتي تمام هر گونه تعرض به مقام صاحب غدير را حرام شمردند و فرمودند :
بدانيد كه اميرالمومنيني جزء اين برادرم نيست ، بدانيد كه « اميرالمومنين » بودن بعد از من براي احدي جز او حلال نيست .
خود كلمه « ولايت » يعني چه ؟
« انما وليكم الله و رسوله والذين يقيمون الصلوه و يؤتون الزكوه و هم راكعون »
منحصرا ولي شما خداست و رسول خدا و آن كساني كه ايمان آورده اند و نماز را اقامه مي كنند و زكات را مي پردازند در حالي كه در ركوع نمازند .
در اين جا ولايت را در سه ركن منحصر مي كند اين سه مورد عبارت است از :
1 – ولايت الله
2 – ولايت رسول الله
3 – ولايت اشخاص خاص كه مورد نظر هستند .
رسول اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - و اميرالمومنين - عليه السلام - با نصب الهي ، مقام ولايت را پيدا نموده اند ، در حقيقت ولايت آن ها از ولايت الله است .
معني لغوي ولايت :
ولايت از ريشه « ولي » به معناي در كنار چيزي قرار گرفتن است اين امر گاهي جنبه سرپرستي دارد . در قرآن منظور از ولايت الهي نسبت به مومنين همان جنبه سرپرستي است نه دوستي همراه با تصرف در دوستي .
واژه « ولي » در مورد خداي سبحان جنبه ديگري دارد به آيات زير توجه فرمایيد :
« الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الي النور »
خدا ولي مومنان است ، آنان را از ظلم ها به سوي نور خارج مي سازد .
« النبي اولي بالمؤمنين من انفسهم »
پيامبر نسبت به مومنين از خود آن ها اولي و سزاوارتر است .
در آيه اول ولايت الهيه جنبه تربيت و هدايت براي مومنين دارد و در آيه دوم پيامبر اكرم نسبت به مومنين از خود آن ها اولي تر است يعني ولايت پيامبر اكرم - صلوات الله عليه - بر مومن از خود او بيشتر است اگر ايشان مصلحت بداند فرد مومن را به ميدان نبرد گسيل مي دارد هر چند در معرض خطر مرگ قرار بگيرد .
ولايت رسول خدا از اول بعثت مطرح بوده است و بدون شك واجب الاطاعه مي باشد .
در سوره مائده آيه 55 مي فرمايد :
ولي شما پس از رسول خدا كساني هستند كه نماز به پا مي دارند و زكات مي پردازند در حالي كه در ركوع هستند .
شان نزول اين آيه چنين است كه فقيري نزد حضرت علي - عليه السلام - در حالتي كه به نماز ايستاده بودند آمد و حضرت انگشتري خود را به او داد وقتي پيامبر متوجه شدند با همراهانش به سوي مسجد رفتند و به آن فقير گفتند آيا كسي چيزي به تو بخشيد ؟ فقير جواب داد : اين مرد علي - عليه السلام - در حال ركوع انگشتر خود را به من بخشيد .
و در سوره مائده آيه 56 مي فرمايد : كسي كه ولايت خدا را قبول كند ، ولايت رسول الله را قبول كند ، ولايت مومنين را كه معرفي كرديم قبول كند از حزب الله خواهد بود . خدا از دريچه ولايتش مومنان را هدايت مي كند . پيامبر هم از راه ولايتش اين كار را مي كند .
امام صادق - عليه السلام - مي فرمايند :
« نحن سبب بينكم و بين الله »
ما هستيم وسيله اتصال بين شما و خداي متعال (بحارالانوار جلد 23 صفحه 101 )
حضرت در جاي ديگر مي فرمايند :
« كسي كه به ما وصل شود به رسول خدا وصل شده و كسي كه به رسول خدا وصل شده پس قطعا به خداي متعال وصل شده است . (بحارالانوار جلد 26 صفحه 228 )
يكي از معناي ولايت استعانت است يعني طلب كمك مي كند و چشم اميد به دست او دارد توحيد و ولايت تنها راه سعادت است لذا حضرت امام رضا - عليه السلام - حصار ديگري نشان مي دهد و مي گويد : تنها حصار كه حافظ دل ها و جماعت بشري ، حصار توحيد است و ايمان اين جمله تا آخرين روز عمر دنيا برنامه سعادت بخش به جامعه بشري است كه آن ها را از عذاب دنيا و آخرت در امان نگه مي دارد.
حديثي از سلسله الذهب :
« لا اله الا الله حصني فمن دخل حصني امن من عذابي به شرطها و شروطها انا من شروطها »
« ولايت علي بن ابي طالب حصني فمن دخل حصني امن من عذابي »
كسي كه ولايت اميرالمومنين را پذيرفته باشد توحيد دارد در واقع اگر كسي وارد اين دژ و حصار شود از عذاب الهي در امان است .
در غدير چه اتفاقي افتاد ؟
در طول سه روز توقف در غدير پس از ايراد خطابه ، چند ماجرا به عنوان تاكيد و به نشانه اهميت غدير به وقوع پيوست كه شرح آن چنين است :
پيامبر اكرم صلوات الله عليه در اين مراسم ، عمامه خود را كه « سحاب » نام داشت ، به عنوان افتخار بر سر اميرالمومنين عليه السلام قرار دادند .
حسان بن ثابت از پيامبر اكرم صلوات الله عليه درخواست كرد تا در مورد غدير شعري بگويد ، و با اجازه حضرت اولين شعر غدير را سرود .
جبریيل به صورت انساني ظاهر شد و خطاب به مردم فرمود :
«پيامبر براي علي بن ابي طالب عهد و پيماني گرفت كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمي زند .»
مردي از منافقين گفت :
«خدايا اگر آن چه محمد مي گويد از طرف توست سنگي از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناكي بر ما بفرست »
در همان لحظه سنگي از آسمان بر سر او فرود آمد و او را هلاك كرد و اين معجزه تاييد الهي بر غدير را براي همگان روشن كرد .
پس از سه روز مراسم پر شور غدير پايان يافت . و آن روزها به عنوان « ايام الولايه » در صفحات تاريخ نقش بست . مردم پس از وداع
با پيامبرشان و معرفت كامل به جانشينان آن حضرت تا روز قيامت ، راهي شهر و ديار خود شدند . خبر واقعه غدير در شهرها منتشر شد و به سرعت شايع گرديد و بدين گونه خداوند حجتش را بر همه مردم تمام كرد .
پس از اتمام خطابه پيامبر صلوات الله عليه دو خيمه بر پا شد كه در يكي خود آن حضرت و در ديگري اميرالمومنين عليه السلام جلوس فرمودند . مردم دسته دسته وارد خيمه حضرت مي شدند و پس از بيعت و تبريك در خيمه اميرالمومنين عليه السلام حضور مي يافتند و با آن حضرت بيعت مي كردند و تبريك مي گفتند .
زنان نيز ، با قرار دادن ظرف آبي كه پرده اي در وسط آن بود بيعت نمودند . به اين صورت كه اميرالمومنين دست مبارك را در يك سوي پرده داخل آب قرار مي دادند و در سوي ديگر زنان دست خود را در آب قرار مي دادند . آري در روز غدير ، پيامبر اكرم صلوات الله عليه از همه مسلمين براي امامت و ولايت اميرالمومنين عليه السلام به قلب و زبان بيعت گرفتند و فرد فرد مسلمين ، بيعت عملي با پيامبر صلوات الله عليه و اميرالمومنين عليه السلام كردند .
زهرا فرح بخش