از آموزه هایی که در متون دینی فراوان به چشم می خورد و بسیار بر آن تاکید شده است دوری از دنیاست. این آموزه آن قدر در تربیت انسان جدی و مهم است که بی زاری از دنیا بعد از شناخت خداوند و شناخت پیامبر او برترین عمل شمرده شده است؛ عملی که انسان را بیش از سایر عبادات به خدا نزدیک می کند.
امام زین العابدین علیه السلام می فرماید:
«ما مِن عَمَلٍ بَعدَ مَعرِفَةِ اللّهِ جَلَّ و عَزَّ و مَعرِفَةِ رَسولِهِ أفضَلَ مِن بُغضِ الدُّنیا»
[1] ؛ بعد از شناخت خداوند و شناخت پیامبر او، هیچ كارى برتر از بی زارى از دنیا نیست.سوالی که همواره در بحث های این چنینی مطرح می شود سوال از چیستی این دنیاست؟ پاسخ نادرست به این سوال سبب می شود تا برخی گمان کنند که اسلام دستور به رهبانیت و ترک دنیا می دهد و حال این که یکی از اصول برنامه های اسلام، نفی پدیده کناره گیری از مردم و ترک دنیاست. امام صادق علیه السلام در روایتی با تعبیر « وَ لَا رَهْبَانِیَّةَ وَ لَا سِیَاحَةَ»[2]، ساحت مقدس اسلام را از گوشه گیری و صحرا نشینی (از مردم کناره گرفتن) مبرا دانسته است.
با مراجعه به قرآن و روایات به این نتیجه می رسیم که منظور از این دنیایی که بی زاری و ترک آن از برترین عبادت هاست دنیایی است که در مسیر آبادانی آخرت نباشد. این دنیا همان داشتنی هایی است که سبب غفلت و دوری از خدا می شود.[3] بنابر این مبنا و اصل مهم ، معنای روایت هایی که در نکوهش دنیا به ما رسیده بهتر روشن می شود.
امام زین العابدین علیه السلام فرمود: « ... فَقالَ الأَنبِیاء وَالعُلَماء بَعدَ مَعرِفَةِ ذلِكَ: حُبُّ الدُّنیا رَأسُ كُلِّ خَطیئَة»[4] برای همین است که
پیغمبران و دانشمندان گفته اند: دنیادوستى، منشا هر گناهى است. اقسام دنیاحضرت سجاد علیه السلام فرمودند: دنیا دو نوع است:
«الدُّنیا دُنیاءانِ: دُنیا بَلاغٍ ودُنیا مَلعونَةٍ»[5] ؛
دنیا دو گونه است: دنیاى در حدّ كفاف[6] و دنیاى لعنت شده.
توضیح:
از تقابلی که بین این دو دنیا افتاده است به دست می آید که مراد از دنیای لعنت شده (دور از رحمت خداوند) دنیایی است که بیش از حد کفاف و نیاز انسان باشد. این دنیا چون ملعون و به دور از رحمت خداست نمی تواند مایه سعادت و آبادانی آخرت انسان نیز شود و این همان دنیای مذمومی است که در روایات به بدی از آن یاد شده است.
در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل شده که فرمود:
«إنَّ ما قَلَّ و كَفى خَیرٌ مِمّا كَثُرَ و ألهى. اللّهُمَّ ارزُق مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ الكَفافَ»[7]؛
بی تردید دارایی کم تر و کافی بهتر از دارایی افزون بر نیازی است که سبب غفلت و روی گرداندن از خداست. آن گاه حضرت چنین دعا کرد: خداوندا! محمد و آل محمد را به مقدار رفع نیاز روزی بفرما! سندی بر بی ارزشی ثروت دنیاامام زین العابدین علیه السلام در روایتی، سندی بر بی ارزشی مال دنیا (مالی که در راه آبادانی آخرت صرف نمی شود) ارایه می کند و در آن با بیان نکته ای دقیق و مهم خاطر مومنین فقیر را تسلّی می بخشد؛ مومنینی که ثروت انبوه را در دست افراد بی ایمان می بینند و آن را فضیلتی برای ایشان نسبت به خود می پندارند.
امام علیه السلام فرمود:
«مِن هَوانِ الدُّنیا عَلَى اللّهِ تَعالى أنَّ یَحیَى بنَ زَكَرِیّا علیهالسلام اهدِیَ رَأسُهُ [إلى] بَغِیٍّ فی طَستٍ مِن ذَهَبٍ، فیهِ تَسلِیَةٌ لِحُرٍّ فاضِلٍ یَرَى النّاقِصَ الدَّنِیَّ یَظفُرُ مِنَ الدُّنیا بِالحَظِّ السَّنِیِّ، كَما أصابَت تِلكَ الفاجِرَةُ تِلكَ الهَدِیَّةَ العَظیمَة»[8] ؛
از نشانه هاى بى ارزشى دنیا در نزد خداوند متعال این است كه سر یحیى بن زكریّا علیه السلام در تشتى از طلا به یك روسپى پیشكش شد و این خود مایه تسلّى خاطر هر آزاده با فضیلتى است كه مى بیند یك فرد بى كمال پست، از دنیا به بهره وافر مى رسد؛ چنان كه آن روسپى به آن پیشكش گران سنگ دست یافت.چگونه به این دنیای بیش از مقدار نیاز، بی رغبت شویم؟
در پاسخ به این پرسش دو راه کار را می توان از روایات ارایه کرد:
راه کار اول: توجه به روایاتی مانند روایات بالا که دنیا را به ملعون و مبغوض و مانند آن توصیف می کنند و بعد تفکر در این معنا که چرا من خود را درگیر و آلوده به چیزی کنم که دین آن را ملعون و مبغوض خوانده است؟
راه کار دوم: این راه کار را امام زین العابدین علیه السلام در ضمن روایتی چنین بیان می فرماید:
«إنَّ عَلامَةَ الزّاهِدینَ فِی الدُّنیَا الرّاغِبینَ فِی الآخِرَةِ: تَركُهُم كُلَّ خَلیطٍ وخَلیلٍ و رَفضُهُم كُلَّ صاحِبٍ لا یُریدُ ما یُریدونَ. ألا و إنَّ العامِلَ لِثَوابِ الآخِرَةِ هُوَ الزّاهِدُ فی عاجِلِ زَهرَةِ الدُّنیا»[9]؛
نشانه دنیاگریزان آخرت گراى، ترك هر معاشر و دوستى و طرد هر هم صحبتى است كه خواسته اش با خواسته آنان، یكى نیست. آگاه باشید! آن كه براى پاداش و آخرت كار كند به زیب و زیور نقد دنیا، بى رغبت است.بنابراین روایت می توان با به کار بستن دستورالعمل زیر به دنیای مذموم (بیش از حد نیاز) بی رغبت شد و به آخرت شوق پیدا کرد:
1. ترک هر کسی که برای دنیای زیادتر از نیازش در تلاش است و شوقی به تلاش برای آخرت ندارد.
2. کار کردن در دنیا برای رسیدن به پاداش آخرت که این کار سبب شوق به آخرت و بی میل شدن به دنیای اضافه می شود.
امام زین العابدین علیه السلام وقتی هم که به مناجات با پرودگار مشغول می شود از خدا درخواست می کند تا ساحت قلب نورانی اش را از هر آن چه که مانع یاد و عبادت خداست پاک سازد و به این ترتیب به ما می آموزد که علاوه بر تلاش عملی از خدا نیز چنین بخواهیم:
« ... وَ انزِع مِن قَلبی حُبَّ دُنیا دَنِیَّةٍ تَنهى عَمّا عِندَكَ و تَصُدُّ عَنِ ابتِغاءِ الوَسیلَةِ إلَیكَ و تَذهَلُ عَنِ التَّقَرُّبِ مِنكَ[10]؛
دوستىِ دنیاى دون را از دلم بَر كن كه از [دست یابى به] آن چه نزد توست، باز مى دارد و از جستن وسیله رسیدن به تو مانع مى شود و از نزدیك شدن به تو غافل مى سازد. پی نوشت:
1. الكافی: ج 2 ص 130.
2. همان، ص 17.
3. برای نمونه به آیه 20 سوره حدید و تفسیر آن مراجعه کنید.
4. الكافی: ج 2 ص 130.
5. همان، ص 131.
6. بلاغ: كفاف، یا آن مقدار از قوت كه براى زنده ماندن كفایت كند؛ وسیله رسیدن به مطلوب.
7. الكافی: ج2 ص140.
8. تنبیه الخواطر: ج 1 ص 76 همین محتوا در الإرشاد للمفید: ج 2 ص 132.
9. تحف العقول: ص 272.
10. الصحیفة السجّادیّة: ص 197 الدعاء 47.
منبع: تبیان
به روز شده: : ۱۳۹۱/۱۱/۲۳ ۱۷:۲۶