امروز زینب است که با همه صلابتش فریادمی زند، و چادر خاکی اش بگستردگی همه دلهای شیعیان با خاک کرب و بلا ،هم سُرایی می کند.
الا ای نخلها، شما گواهید این همان بانوست که فرمود:
" مَارَاَیتُ ِالاّ جَمیلاً "....جز زیبایی هیچ ندیدم ...
ای نخلها ،دیده اید که فرزندان برومند ش را با وقار وصبوری در آغوش کشید و طعم رضایت ولی خدا را به گوششان زمزمه نمود و در راه ولایت فدایی کرد.
ای نخلها، عباس(علیه السلام) می آید،
او که پیمانه محبتش به خدا لبریز، ولی مشکهایش از آب خالی!
ای نخلها، شما سکوت خجالت مشکها را مرور می کنید؟ ،یا اطاعت او را از مولایش؟.
گل دسته های عاشقی اش راکه با بوسه های برادر قرین شده می بینید؟
یا ندای العطش کودکان ر ا می شنوید؟
آنان که همچون کبوتران غم آلود در فضای نینوا و در صدای خویش به پرواز در آمده اند و عمو را صدا می زنند.
ای نخلها ، عطش دیدار عمو آنان را می کُشد، نه عطش بی آبی!!
اصغر شش ماهه( علیه السلام) فریاد العطش سر داده است تاحجت را بر کوفیان تمام کند.
ولی چه سود ! او از روزنه
ی چشمها ی عبا س، امید را تنها می بیند !
صدای آب را، شاید فرجی ، اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ اَلفَرَج !
ای نخلها،چهل روز از کمال اصغر بر فراز دستان پدر(علیهما السلام) سپری گردید. و آخرین سرباز فدایی ، به ولایت پدرش لبیّکی خونین گفت .
اوست که در اطاعت امامش حجّت کبریای خداست!کاش کوردلان کمالش را می فهمیدند!
ای نخلها،اگرشاهد جلوه های حق در عاشورا بودید،
کاروان اربعین نیز در خرابه های شام تجلّی کودکی را به نظاره نشست ،
که از دوست ،فقط وصالش را آرزو داشت .
آن سه ساله ی ناز دانه، حضرت رقیه (سلام الله علیها)
موجها ی غم واندوه را در سینه اش حبس کرده بود تا از دوست رخصت دیدار بگیرد .
کالبد خاکیش دیگر تحمّل دوری را نداشت.
الا ای نخلها،آنها می روند و هریک اسوه ای می شوند برای نسلها
راهنمایانی که فقط به حق دعوت می کنند ،
سروهایی که قدِّ برافراشته شان صراط مستقیم را فریاد می کند.
واگر خوب گوش کنیم اکنون نیزما را به حق دعوت وبه سوی کمال می خوانند.
همانگونه که جابر ابن عبدالله انصاری را فرا خواندند،
تا اولین زائری باشد که با استشمام
عطرحبیبش،به سوی زیارت مزارش هدایت شود.
و اربعینی را سنت عزا قرار دهد
ما امروز در کجای این صف ایستاد ه ایم ؟
اربعین ها گذشت ومولایمان ما را به معرفت خویش فرا خوانده است.وقت آن رسیده است که به سویش پر بکشیم.و به صفای معرفتش باطن خویش شستشو دهیم .تا پذیرای معرفت خدا گردیم.
مولای من، یا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
ما هم ،همنوا با نخلهای کربلا به شما ومادر دل سوخته تان حضرت زهرا (سلام الله علیها) تسلیت می گوئیم.
آقای من ، ما را روز به روز با محبّت امام حسین ویارانشان (علیهم السلام) مانوس فرما و بیزاری از دشمنانشان را روزی ما بگردان، که شیعه محتاج این تولّی وتبّری است، تا زنده بماند.
و پرچم پر افتخار ایمان وتقوی را به بلندای آسمان کربلا برافراشته نگه دارد.
پروردگارا سُرور دل زینب (سلام الله علیها) را برسان پروردگارا منتقم خون حسین (علیه السلام) را برسان
آمین یا رب العالمین