توضیح:
همانگونه که از ادامه سخنان حضرت و نیز آیات قرآن به دست می آید، منظور حضرت، پرهیز از نعمتهای موجود در دنیا نیست بلکه مراد ایشان پرهیز از دلبستگی و سرگرم شدن به امور دنیوی و فراموش کردن هدفی که برای آن به دنیا آمده ایم، وظایف رسیدن به آن هدف و در نهایت فراموشی قیامت است.(2)
آنگاه دلیل این پروای از دنیا را بیان می کند و می فرماید:
« فَإِنَّ الدُّنیا لَو بَقِیَت لِأَحَدٍ و بَقِیَ عَلَیها أحَدٌ كانَتِ الأَنبِیاءُ أحَقَّ بِالبَقاءِ و أولى بِالرِّضى و أرضى بِالقَضاءِ » كه اگر قرار بود دنیا براى كسى بماند و كسى هم در آن جاودان باشد، قطعا پیامبران، سزاوارترین افراد به
ماندن و سزامندترین به خشنود شدن از قضاى الهى و خشنودتر به آن بودند.
توضیح:
امیرالمومنین علیه السلام در خطبه 160 می فرماید:
« براى تو كافى است كه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله سر مشق تو باشد و راهنمایى براى درك زشتى و عیب دنیا و كثرت رسواییها و بدىهاى آن. به پیامبر پاكتر و پاكیزهترت كه درود خدا بر او و آلش باد اقتدا كن كه وجودش براى هر كه بخواهد به او اقتدا كند سر مشق است و براى آن كه تسلّى جوید در زندگى به آن حضرت تسلّى است و محبوبترین بندگان نزد خدا كسى است كه به پیامبر اقتدا كند و قدم جاى قدم او بگذارد.
از دنیا به حداقل قناعت كرد و دیده براى تماشاى آن باز نكرد. لاغرترین اهل دنیا و گرسنهترین آنان از دنیا بود. دنیا به او ارائه شد؛ اما از پذیرفتنش امتناع كرد.»
در همین خطبه است که حضرت در یک استدلال متین و قدرتمند و در کلامی متشابه با آنچه که از سیدالشهداء علیه السلام نقل کردیم انسانها را از دل بستن به دنیا برحذر می دارد که خلاصه آن چنین است:
اگر صرف داشتن مال و غرق شدن در دارایی، کمال بود و موجب برتری انسانها می بایست خداوند برترین بندگانش یعنی پیامبرانشان را از
این کمال غنی می کرد. آنگاه با ذکر نمونه هایی از نوع و سطح زندگی پیامبران ثابت می کند که خود آنها از یک زندگی عادی بلکه کم بضاعت برخوردار بودند آنگاه از این نتیجه می گیرد که صرف داشتن و دنیاداری کمال نیست که اگر بود قطعا اولیای خدا نیز از آن بهره مند می شدند.
سپس امام حسین علیه السلام دلیل عدم بقاء دنیا را اینگونه ذکر کرده و می فرماید:
« غَیرَ أنَّ اللّهَ تَعالى خَلَقَ الدُّنیا لِلبَلاءِ و خَلَقَ أهلَها لِلفَناءِ فَجَدیدُها بالٍ و نَعیمُها مُضمَحِلٌّ و سُرورُها مُكفَهِرٌّ وَ المَنزِلُ بُلغَةٌ وَ الدّارُ قُلعَةٌ»
چرا که خداى متعال، دنیا را براى آزمایش و اهلش را براى نابودى (زندگی موقت در این دنیا) آفریده است. تازه های آن، كهنه و نعمت هایش زایل و شادى هاش تلخ مى شود. سراى آن فقط براى رسیدن و خانه اش براى دل كَنْدن است.
توضیح:
بلاء یعنی آمتحان و آزمایش برای معلوم شدن کیفیت و ماهیت یک شیء(3) بنابراین وقتی گفته می شود دنیا برای بلاء خلق شده است یعنی دنیا محلی است که انسان آزمایش می شود تا از این رهگذر بتواند مراتب کمال را یک به یک طی کند و در نهایت با پایان پذیرفتن مهلت اقامت
او در این نشأه آن را به سوی نشأه های دیگر ترک کرده و کوچ کند.
امام باقر علیه السلام به جابر فرمود:
«یَا جَابِرُ الْآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ وَ الدُّنْیَا دَارُ فَنَاءٍ وَ زَوَال» آن آخرت است که جای ماندن است ولی دنیا محلی است گذرا و باقی ماندنی نیست.(4)
امیرالمومنین علیه السلام در خطبه 203 نهج البلاغه می فرماید:
«أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا الدُّنْیَا دَارُ مَجَازٍ وَ الْآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ» اى مردم، دنیا سراى گذر، و آخرت خانه همیشگى است، از سراى گذر براى خانه دائمى توشه برگیرید.
اما اینکه چه توشه ای باید برگرفت و چه چیز در آن سرای باقی به کار می آید همان مطلب مهمی است که امام حسین علیه السلام در پایان سخن خود در روز عاشورا با استناد به قرآن کریم بیان کرده و می فرماید:
فَتَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوى ، وَاتَّقُوا اللّه َ لَعَلَّكُم تُفلِحونَ (برگرفته از دو آیه 197 و 189 سوره بقره)
توشه برگیرید كه بهترین توشه، پرهیزگارى است و پروا كنید، شاید كه رستگار شوید.»
پی نوشت:
1. تاریخ دمشق : ج 14
ص 218
2. در آیه 20 سوره حدید، سخن از دنیای مذموم و اعتبارات توهمی است که انسان را به خود مشغول کرده و باعث انحراف او می شود. در آیه 26 سوره ص، هشدار به این است که فراموشی قیامت ریشه انحراف و سقوط در جهنم است.
3. البَلاءُ: الاختبارُ (الصحاح)
4. الکافی ج2 ص133
منبع سایت: تبیان