از این روایت ، وجود امام در هر زمان و عصرى نیز استفاده مى گردد؛ یعنى باید امامى وجود داشته باشد تا ملائكه و روح در شب قدر به محضر مباركش فرود آیند و مقدرات بندگان را به حضرتش عرضه دارند؛ البته پرواضح است كه این امر، اكرامى از جانب خداوند نسبت به امام (علیه السلام ) است و هیچ منافاتى با ((وحى )) كه در خصوص انبیا باشد، ندارد.
ابن عمر گوید: از پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) درباره لیلة القدر سوالى شد و من آن را شنیدم كه حضرت در پاسخ فرمودند: (((هى فى كل رمضان )؛(3) شب
قدر در هر ماه رمضان وجود دارد.))
و در روایت دیگرى از امام باقر (علیه السلام ) مى خوانیم :
... انه لینزل فى لیلة القدر الى ولى الامر تفسیر الامور، سنة سنة ، یؤ مر فیها فى امر نفسه بكذا و كذا، و فى امر الناس بكذا و كذا؛(4)
در ((شب قدر)) به ولى امر (امام هر عصرى ) تفسیر امور، سال به سال نازل مى گردد و درباره خود و دیگران به دستورهاى مخصوصى مامور مى گردد.
آیه شریفه (تنزل الملائكه و الروح )(5) و نیز آیه شریفه (فیها یفرق كل امر حكیم )(6) كه به صیغه مضارع آمده است، بر این مطلب دلالت مى كنند، زیرا فعل مضارع (تنزل ، یفرق ) دلالت بر استمرار و تجدد در استقبال دارد و آیه (سلام هى حتى مطلع الفجر)(7) نیز گواه دیگرى است ، زیرا جمله اسمیه مى باشد و بیانگر دوام است . پس آوردن سلام و رحمت فرشته ها، براى همیشه تاریخ در شب قدر هر سال است ، اگر چه وحى قطع شده است .
مفسر معروف عامه ، ((رشید الدین میبدى )) مى نویسد:
برخى گفته اند: این شب قدر در روزگاران پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) بود و سپس از میان رفت ، اما چنین نیست ، زیرا كه همه اصحاب پیامبر و علماى اسلام معتقدند كه شب قدر تا قیام
قیامت ، باقى است .(8)
قدربیشتر دانشمندان اهل سنت با میبدى هم آوا هستند،(9) لذا به تاویل حدیثى كه بخارى در صحیح خود(10) درباره برطرف شدن شب قدر از میان امت نقل كرده ، مى پردازند و مى گویند: منظور، از بین رفتن معرفت و بركت شب قدر است ، نه اصل آن .(11)
آیا شب قدر مخصوص به امت اسلامى است ؟
روایت هاى مختلفى در این باب وارد شده است كه بعضى از آنها بر مختص بودن شب قدر دلالت مى كنند، از آن جمله است روایت ذیل:
پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: ان الله وهب لامتى لیلة القدر، لم یعطها من كان قبلهم .(12) خداوند به امت من شب قدر را بخشید در حالى كه هیچ یكى از امت هاى قبلى از این بخشش الهى برخوردار نبودند.
از برخى روایت هاى دیگر استفاده مى شود كه در دوران پیامبر پیشین نیز بوده است .(13)
علاوه بر روایات از خود قرآن نیز مى توان این مطلب را استفاده كرد، زیرا نزول قرآن در شب قدر بوده و روشن است كه ظرف باید پیش از مظروف وجود داشته باشد.
-------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1.محمد جمال الدین القاسمى ، تفسیر
القاسمى ، ج 17، ص 218.
2.تفسیر نور الثقلین ، ج 5، ص 620؛ البرهان فى تفسیر القرآن ، ج 4، ص 488 و مجمع البیان ، ج 10، ص 518.
3.سیوطى ، الدر المنثور، ج 6، ص 371.
4.اصول كافى .
5.قدر (97)، آیه 4.
6.دخان (44)، آیه 4.
7.قدر (97)، آیه 5.
8.ابوالفضل میبدى ، كشف الاسرار، ج 10، ص 559.
9.فیض القدیر، ج 2، ص 158 و كتاب التاج ، ج 2، ص 79.
10.صحیح بخارى ، ج 3، ص 61، كتاب الصوم ، باب معرفه لیله القدر.
11.فتح البارى ، ج 4، ص 233 و كافى ، ج 6، ص 7.
12.الدر المنثور، ج 6، ص 371؛ التاج ، ج 2، ص 79 و فیض القدیر، ج 2، ص 158.
13.اصول كافى ، ج 1، ص 258.
بخش عترت و سیره تبیان
منبع:
شب قدر (اعمال و فضیلت)
ناصر باقرى بیدهندى