جحفه- كه سه راهي مسيرهاي مدينه، عراق و مصر به حساب ميآيد- خود يادآور خاطرات شيريني است. يك سال پيش، يعني در سال نهم هجرت، در همين محل بود كه اميرمومنان عليه السلام به ابوبكر رسيدند و ماموريت ابلاغ آيات برائت را از او تحويل گرفتند و به دستور پيامبر خدا صلي الله عليه و آله، وي را به مدينه باز گرداندند. چنان كه ميدانيم، وقتي آيات آغازين سورة برائت نازل گرديد و رسول اكرم صليالله عليه و آله فرمان يافتند كه آن آيات را در ايّام حجّ به مشركان ابلاغ و اتمام حجّت كنند، ابتدا ابوبكر را، به سبب كينه نداشتن مشركان از وي و اصرار برخي از دوستانش، به همراه چهل نفر مامور انجام فرمان ساختند؛ اما… ساعتي بعد، جبریيل نازل گرديد و پيغام خدا را رسانيد كه: «اين كار را حتما بايد خود پيامبر يا كسي كه از او باشد، صورت دهد».1 در اين جا بود كه اميرمومنان عليه السلام- كه به زبان قرآن “نَفسِ نبي” بود- ماموريت يافت و پاي در راه گذاشت تا تنها و يگانه در برابر مشركان مكّه بايستد و پيام را ابلاغ كند.
…چنين بود كه جحفه بار ديگر فضيلت بيحد و برتريِ بيقياسِ ابوتراب را نسبت به ديگر مسلمانان گواه آورد و در پي آن، در دهم ذيالحجّة سال نهم، بانگ رساي علوي در جَمَرة عَقَبه در مِنا طنين انداز شد كه:
«بَرائتٌ مِن اللهِ و رسولِه إلَي الّذينَ عاهدْتُم مِنَ المُشرِكينَ…» (سورة توبه)
--------------------------------------------------------------------------------
1. مدارك علماي شيعه: بحارالانوار و الغدير/1/صص338 -341 به استناد هفتاد و سه مدرك از اهل سنّت
به روز شده: : ۱۳۹۳/۷/۱۵ ۲۲:۴۰