در روز آخر ربیع الثانی خالد بن ولید بن مغیره مخزومی به اسفل سافلین جهنم شتافت. او بیست سال بعد از بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در اواخر زندگانی آن حضرت، به همراه عمر و عاص لعنه الله علیه به ظاهر اسلام قبول کرد.
ابوبکر او را حاکم شام کرد و عمر او را عزل کرد. پس از مدتی در شهر حمص مرد و در همان جا مدفون شد. در مواردی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از کارهای خالد بیزاری جسته اند.
او بدون اجازه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بنی جذیمه را به قتل رسانید، عده ای را اسیر کرد و گفت هر کس اسیری در دست دارد او را بکشد.
مهاجر و انصار اسرا را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرستادند. آن حضرت دستان مبارک را بلند کرد و دو بار فرمود: خدا یا من بیزاری می جویم به سوی تو از کاری که خالد کرده است. خالد به عمار ناسزا گفت و پیامبر فرمودند:
هر کس عمار را دشنام بگوید خداوند او را ناسزا می کند. او به دستور ابوبکر خواست امیرالمومنین علیه السلام را به شهادت برساند، ولی قبل از هر اقدامی آن حضرت متوجه شدند و با دو انگشت گلوی خالد را چنان فشار دادند که خالد نعره کشید و مردم فرار کردند و خالد لباسش را نجس کرد. آن گاه گفت ابوبکر و عمر مرا به این کار امر کرده اند.
هر کس واسطه شد، آن حضرت او را رها نکرد. تا آن که ابوبکر عمر را فرستاد و ابن عباس را آورد. ابن عباس حضرت را به قبر مطهر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، فرزندانش و حضرت صدیقه سلام الله علیها قسم داد و حضرت او را رها کرد.
ابوبکر به عمر گفت: این هم نتیجه مشورت با تو، چه این که عمر لعنه الله علیه، خالد را برای این کار انتخاب کرده بود. هم چنین خالد بن ولید لعنه الله علیه مالک بن نُویره رحمه الله علیه را با عده زیادی از قبیله او به جرم بیعت نکردن با ابوبکر کشت، در همان شب با همسر او مالک مرتکب خلاف شد. وقتی عمر لعنه الله علیه این قضیه را شنید، گفت: تو را سنگ سار می کنم، ولی این کار را انجام نداد. در مورد دیگری هنگامی که ابوبکر او را به سوی قبیله بنی سلیم فرستاد، عده ای از مردان قبیله را در محلی جمع کرد و آنان را با آتش سوزانید.
----------------------------------------
منبع:
وقایع الشهور،ص95. اسد الغابه،ج2،ص96. سبعه من السلف،ص337. صحیح بخاری،ج5،ص107. اسد الغابه فی معرفه الصحابه،ج2،ص94. سبعه من السلف،ص342. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید،ج13،ص302. سبعه من السلف،ص348. شرح ابن ابی الحدید،ج1،ص179. سبعه من السلف،ص347 از طبقات الکبری.
به روز شده: : ۱۳۹۳/۱۲/۴ ۱۶:۳۴