دهم رمضان المبارك ياد آور داغ جانسوز و حادثه جانكاهى است كه عصاره هستى و خاتم و افضل پيامبران را به سوگ نشاند. در سال دهم بعثت بانوى بزرگ اسلام بعد از 25 سال همراهى و فداكارى در راه پيامبر صلی الله علیه و آله با كوله بارى از رنجها، فداكاريها، گذشت و ايثارها، در سن 65 سالگى، چشم از جهان فرو بست و همسرش محمد صلی الله علیه و آله را در ميان دشمنان در فراق جانسوزى تنها گذاشت. اين حادثه دردناك درست بعد از سه روز از وفات ابوطالب، حامى دلسوز و فداكار پيامبر صلی الله علیه و آله اتفاق افتاد و آنچنان حضرت ختمى مرتبت را متأثر و محزون ساخت كه آن سال (دهم بعثت) را «عام الحزن» و سال غصه و غم نامگذارى نمود و در ميان اندوه فراوان و اشكى چون باران، خديجه را در محلى به نام «حجون» به خاك سپرد.
آنچه در پيش رو داريد نگاهى است گذرا، به فضائل خديجه كبرى، بانوى فداكار و صبور اسلام.
فضائل خديجه عليهاالسلام1.بصيرت ژرفاز بالاترين فضائل خديجه كبرى اين است كه از انديشه بلند و فكر عميق و بصيرت ژرف برخوردار بود؛ مخصوصاً عقل عملى او در اوج خود قرار داشت. اين امر را مىتوان از انتخاب پيامبر اكرم به عنوان شوهر آينده و شايسته خود از بين آن همه خواستگاران پولدار و تاجر فهميد.
او در چهره و رفتار محمد صلی الله علیه و آله آينده درخشان و ممتاز او را مىديد، به همين جهت راز پيشنهاد ازدواج با محمد صلی الله علیه و آله را (قبل از بعثت) چنين بيان مىكند: «يَابْنَ عَمّ! اِنّى قَدْ رَغِبْتُ فِيكَ لِقِرابَتِكَ مِنّى وَ شَرَفِكَ فى قَوْمِكَ وَ اَمانَتِكَ عِنْدَهُمْ وَ حُسْنِ خُلْقِكَ وَ صِدْقِ حَدِيثِكَ؛(1) اى پسر عمو! من به خاطر خويشاوندىات با من، و شرف و امانتدارىات در ميان قوم خود، و به جهت اخلاق نيك و راستگويى ات، به تو تمايل پيدا كردم.»
جملات فوق به خوبى نشان مى دهد كه محبت و ارادت اين بانو به پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله براساس عشق مجازى و محبت شهوانى نبوده، بلكه بر اثر معرفت و شناخت عميقى بوده است كه از شخصيت محمد صلی الله علیه و آله داشت. اما افرادى كه چنين بصيرتى نداشتند، از جمله گروهى از زنان قريش سخت خديجه را مورد ملامت و سرزنش قرار دادند، تا آنجا كه گفتند: «او با اين همه حشمت و شوكت با يتيم ابو طالب كه جوانى فقير است تن به ازدواج داد. چه ننگ بزرگى.»
خديجه كه انتخابش از سر شناخت و معرفت بود، محكم و قرص بر انتخاب خويش پاى فشرد و در جواب سخنان ناشى از جهالت و بى خبرى آنها گفت: «اى زنان! شنيدهام شوهران شما [و خودتان] در مورد ازدواج من با محمد خرده گرفته ايد و عيب جويى مى كنيد، من از خود شما مى پرسم آيا در ميان شما، فردى مانند محمد وجود دارد؟ آيا در شام و مكه و اطراف آن شخصيتى به سان ايشان در فضائل و اخلاق نيك سراغ داريد؟ من به خاطر اين ويژگيها با او ازدواج كردم و چيزهايى از او ديدهام كه بسيار عالى است.(2)»
گذشت زمان، پيروزيهاى پى در پى پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله، گسترش اسلام، و فرزندانى كه از خديجه به يادگار ماند، از جمله فاطمه زهرا عليهاالسلام كه يازده امام معصوم از نسل اوست، بر انتخاب زيباى خديجه و بصيرت ژرف او تحسين گفت؛ هر چند خود شاهد ثمرات انتخاب شايسته خويش نبود.
2. ايمان و اسلام محكم و پايدارهمان بصيرت ژرف خديجه كه باعث انتخاب محمد صلی الله علیه و آله براى همسرى آينده او شد، عامل ايمان و اسلام او نيز گشت، و باعث شد كه لقب اول زن مسلمان را به خود اختصاص دهد.
«ابن عبد البر» به سند خود از پدر «ابى رافع» نقل مى كند كه پيامبر خدا در روز دوشنبه (مبعث) نماز گذارد و خديجه در (ساعات) آخر همان روز نماز خواند.(3)
و على عليه السلام نيز بر ايمان و اسلام خديجه اين گونه صحه گذاشت كه: «لَمْ يَجْمَعْ بَيْتٌ واحِدٌ يَؤْمَئِذٍ فىِ الْاِسْلامِ غَيْرَ رَسُولِ اللّه وَ خَديجَةَ وَ اَنَا ثالِثُهُمْ. اَرى نُورَ الْوَحْىِ وَ الرِّسالَةِ وَ اَشُمُّ ريحَ النُّبُوَّةِ؛(4)
خانه اى واحد در آن روز در اسلام جمع نشد غير از رسول خدا صلی الله علیه و آله و خديجه و من كه سومين آنان بودم. نور وحى و رسالت را مى ديدم و بوى نبوت را استشمام مى كردم.»
خديجه عليهاالسلام تا آخرين لحظه بر آن ايمان پاى فشرد و در راه اسلام فداكارى و گذشت نمود و يك لحظه از رهبر اسلام و حمايت او غافل نگشت .
3. از برترين بانوان دو سرابرترين زنان جهان هستى را چهار زن تشكيل مى دهند؛ چنانكه ابن اثير از انس بن مالك از پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل كرده كه فرمودند:«خَيْرُ نِساءِ الْعالَمينَ مريمُ، آسِيةُ، خديجةُ وَ فاطِمةُ؛(5) برترين زنان عالم مريم، آسيه، خديجه و فاطمه عليهاالسلام هستند.»
همين ها كه كوله بار كمال را در دنيا بستند، در بهشت نيز در صدر قرار دارند و از جمله آنها خديجه كبرى عليهاالسلام مى باشد. «عكرمه» از «ابن عباس» نقل مى كند كه حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند:«اَفْضَلُ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ خَديجةُ بِنْتُ خُوَيْلَدٍ وَ فاطِمةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ مَرْيَمُ ابْنَةُ عِمْرانَ وَ آسِيَةُ بِنْتُ مُزاحِمٍ اِمْرَأةُ فِرْعَوْنَ؛(6) بهترين زنان بهشت اينانند: خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد و مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم، همسر فرعون.»
4. برترين همسر پيامبر اكرم صلی الله علیه و آلهپيامبر اكرم صلی الله علیه و آله همسران متعددى داشتند، ولى از نظر درجات يكسان نبودند.
يكى از آنها در حال حيات و بعد از رحلت پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله سخت حضرت را اذيت و آزار داد، و بر خلاف دستورات او حركت كرد، كه همين امر باعث تنزل مقام و منزلت او گرديد، ولى برخى از آنها مانند خديجه كبرى با تمام وجود و هستى خويش در راه اطاعت از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله جلب رضايت او كوشيد و در نتيجه در بين تمام همسران رتبه ممتاز را كسب نمود. مرحوم شيخ صدوق از امام صادق عليهالسلام نقل مىكند كه آن حضرت فرمودند: «تَزَوَّجَ رَسُولُ اللّهِ بِخَمْسَ عَشَرَ اِمْرَأَةً اَفْضَلُهُنَّ خَديجَةُ بِنْتُ خُوَيْلَدٍ؛(7) رسول خدا صلی الله علیه و آله با پانزده زن ازدواج كرد كه برترين آنان خديجه دختر خويلد بود.»
5. مادر زهرا عليهاالسلامطبق نص قرآن كريم همسران پيامبر مادران روحانى مؤمنان و«ام المؤمنين» هستند: «وَ اَزْواجُه اُمَّهاتُهُمْ(8)»؛ «همسران او (پيامبر) مادران مؤمنين هستند» و خديجه از برترين مصداق هاى آيه بشمار مى رود. واين سعادت در بين همه زنان حضرت، نصيب خديجه گشت كه يازده امام از نسل او از طريق فاطمه زهرا عليهاالسلام پديد آيد. راستى چنين مقامى نياز به لياقت و استعداد بالا دارد.
از بين همه فرزندان حضرت محمد صلی الله علیه و آله فاطمه زهرا عليهاالسلام از مقام ممتازى برخوردار است؛ چرا كه هم داراى عصمت است(9) و هم امامت و وصايت از طريق نسل او استمرار يافت.
6. سخاوت و انفاق بى بديلثروت خديجه در آن دوران زبانزد خاص و عام بود. ثروت اين بانوى كاردان و عاقله به قدرى زياد بود كه مالداران درجه يك قريش چون «ابو جهل» و «عقبة بن ابى معيط» در نزد او ناچيز به شمار مى رفتند.
مورخان ثروت خديجه را بدين ترتيب شمرده اند:
1. هزاران شتر كه اموال تجارتى او را حمل مى كردند.
2. قبه اى از حرير سبز با طنابهاى ابريشمى بر بام خانه اش افراشته بود. اين امر نمايانگر ثروت فراوان او بود و فقرا نيز از روى اين علامت براى استعانت و كمك مراجعه مى كردند.
3. چهار صد غلام و كنيز كه خدمات ارجاعى او را انجام مى دادند.(10)
پس از ازدواج با پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله، خديجه تمامى اين ثروت را در اختيار رسول خدا صلی الله علیه و آله قرار داد و عرض كرد: «اَلْبَيْتُ بَيْتُكَ وَ اَنَا اَمَتُكَ؛ خانه (من) خانه تو،و من هم كنيز تو هستم.»(11)
ورقة بن نوفل، عموى خديجه، بعد از اين قضيه كنار كعبه آمد و بين زمزم و مقام ابراهيم ايستاد و با صداى بلند گفت: «اى عرب! بدانيد كه خديجه شما را شاهد مى گيرد كه خود همه ثروتش را از غلامان و كنيزان، املاك، دام ها، مهريه و هدايايش را به محمد صلی الله علیه و آله بخشيده است و همه آنها هديه اى است كه محمد صلی الله علیه و آله آن را پذيرفته است و اين كار خديجه به خاطر علاقه و محبت او به محمد صلی الله علیه و آله است. شما در اين باره گواه باشيد و گواهى دهيد.(12)»
و پيامبر اكرم نيز از اين اموال براى پيش برد اسلام و اهداف آن نهايت استفاده را برد. به همين جهت خود آن حضرت فرمود: «هيچ ثروتى، هرگز مانند ثروت خديجه به من سود نرساند.(13)»
7. صبر و بردبارى بى مانندفردى مانند خديجه كه در درون ثروت فراوان بزرگ شده طبعا بايد نازپرورده و كم تحمل باشد؛ اما خديجه با برخوردارى از نعمتها بعد از ازدواج و ايمان به پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله خود را براى تحمل همه سختي ها آماده كرد، تحمل فشارهاى مختلف مشركان مكه، سرزنش هاى بستگان، محاصره اقتصادى در شعب ابى طالب و... مخصوصا محاصره اقتصادى سخت او را اذيت و آزار داد و با كهولت سن (63 ـ 65 سالگى) تحمل و بردبارى نهايى را به عرصه نمايش گذاشت. بنت الشاطى در اين زمينه مى گويد: «خديجه در سنى نبود كه تحمل آن همه رنج برايش آسان باشد، و از كسانى نبود كه در جريان زندگى با تنگى معيشت خو گرفته باشد، اما در عين حال و با وجود كهولت سن، سختي هايى را كه در اثر محاصره در شعب وارد مىشد تا سر حد مرگ تحمل كرد.»(14)
8. حامى رسالت و محب امامتچهار زن در اين دنيا به حد كمال رسيده اند و به عنوان زنان نمونه و شايسته هستى شناخته شدند: آسيه، مريم، خديجه، فاطمه عليهاالسلام . از مهمترين اشتراكات اين چهار زن، حمايت و اطاعت از رهبرى و پيشوايان زمان خود بوده است. آسيه تا پاى جان از رهبرى و رسالت موسى عليهالسلام حمايت نمود، مريم با تحمل تهمت و رنجها پايه هاى رسالت عيسى عليه السلام را محكم نمود، فاطمه زهرا عليهاالسلام تا مرز شهادت از امام خويش على بن ابى طالب پشتيبانى و دفاع نمود و سر انجام شهيد راه امامت و ولايت گشت.
و اما خديجه عليهاالسلام از حاميان راستين رسالت بود. او نيز جان و مال خويش را تقديم رسالت نمود. او هم رسالت مدار بود و هم امامت محور. هم حامى و همگام رسالت بود و هم محب و طرفدار امامت.
در مورد حمايت از رسالت در بخش هاى پيشين اشاراتى به ميان آمد، در اين بخش فقط به يك نكته اكتفا مى شود. حضرت آدم در بهشت نگاهى به زندگى محمد صلی الله علیه و آله و خديجه عليهاالسلام انداخت و گفت: «يكى از برتري هاى محمد بر من اين است كه همسر او براى اجراى اوامر خداوند با شوهرش همكارى و مساعدت نمود و حال آنكه همسر من مرا در نا فرمانى خداوند تشويق نمود.(15)»
اما در مورد محبت و ارادت خديجه عليهاالسلام نسبت به على عليه السلام ، مرحوم مجلسى چنين نقل مى كند: پس از ازدواج پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله با خديجه [و به دنيا آمدن على عليه السلام ]، خديجه را از دوستى و محبت على خبر داد. و خديجه پس از آن [به على عليه السلام محبت فراوان داشت] و براى آن حضرت به وسيله خدمتكارانش لباس، زيور آلات، كنيز و ملزومات مى فرستاد؛ به گونه اى كه مردم مى گفتند: على برادر محمد صلی الله علیه و آله و محبوبترين افراد نزد اوست و نور چشم خديجه به حساب مى آيد... . الطاف و محبتهاى خديجه صبح و شام به خانه ابو طالب روان بود.(16)»
هنگام ولادت فاطمه عليهاالسلام ، خديجه بيشتر با ولايت آشنا گشت؛ چرا كه دخترش زهرا هنگام ولادت، بعد از شهادت به توحيد و رسالت، اينگونه شهادت داد: «وَ اَنَّ بَعْلِى سيّدُ الْاَوْصِياء وَ وُلْدِى سادَةُ الاَْسْباط (17)؛ و به راستى همسرم سيد اوصيا و فرزندانم سيد و سالار نوادگان رسول خدا هستند.» علاوه بر اين خديجه عليهاالسلام ولايت على و فرزندان او را صريحا پذيرفته بود، با آنكه در آن زمان امامت حضرت هنوز به فعليّت نرسيده بود.
مرحوم محلاتى به نقل از مجلسى رحمه الله مى گويد: «روزى رسول خدا خديجه را نزد خود خواست و فرمود: اين جبرئيل است و مى گويد: براى اسلام شروطى است: اول: اقرار به يگانگى خداوند، دوم: اقرار به رسالت پيامبران، سوم: اقرار به معاد و عمل به اصول و مهمات شرع، چهارم: اطاعت اولى الامر [يعنى على] و ائمه طاهرين از فرزندان او و برائت از دشمنان آنها.» خديجه هم به آنها اقرار نمود و آنها را تصديق كرد.(18)
در خصوص امامت امير مؤمنان، رسول اكرم صلی الله علیه و آله به خديجه فرمود: «هُوَ مَولاكَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَ اِمامُهُمْ بَعْدى؛ على مولاى تو و مولاى تمام مؤمنان و امام آنها پس از من است.»
آن گاه دست خود را بالاى دست اميرمؤمنان گذاشت و خديجه دست خود را بالاى دست پيامبر قرار داد و اين گونه بيعت ابدى ولايت مدارى را انجام داد.(19)
------------------------------------------------------------
منابع:
1. سيره نبوى، ابن هشام، ج1، ص201؛ تاريخ طبرى، ج1، ص521.
2.بحارالانوار،ج16،ص81 و ج103،ص374.
3.استيعاب، ج2، ص419، ش13.
4.تاريخ طبرى، ج2،ص208 وشرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج13،ص197.
5.خصال صدوق، باب خصال اربعه.
6.اسدالغابة، ج5، ص437؛ استيعاب، ج4، ص1821.
7.خصال شيخ صدوق، باب خصال اربعه.
8.احزاب/5.
9.احزاب/33.
10.الوقايع و الحوادث، محمد باقر ملبوبى، ص13؛بحارالانوار،ج17،ص309 وج16،ص22.
11.همان دو.
12.بحارالانوار،ج16،ص75ـ77.
13. همان، ج19، ص63.
14.خديجه كبرى، نمونه زن مجاهد مسلمان.
15.طبقات ابن سعد، ج1،ص134.
16.بحار الانوار، داراحياء التراث، ج37، ص43.
17.همان، ج43،ص3.
18.محلاّتى، رياحين الشريعه، ج2، ص209.
19. همان.
www.tebyan.net